صفحات

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۵, دوشنبه

اصلاح طلبی دینی؛ خطری در کمین و مزاحمی جدی برای مسیر سرنگونی (بخش ششم: اصلاح طلبان و خامنه ای)





اصلاح‌طلبی دینی؛
خطری در کمین و مزاحمی جدی برای مسیر سرنگونی؛

بخش ششم:
اصلاح‌طلبان و خامنه‌ای

محمود خادمی (فعال سیاسی و نویسنده)


اصلاح‌طلبان حکومتی (خط امامی‌های سابق)، در واقع معتقدین محتوائی و هواداران اصلی اسلام سیاسی و تئوری «ولایت فقیه» - میراث اصلی خمینی – می‌باشند. آنها شاخصان و مبلغان اصلی و پیش‌برندگان اولیه اسلام سیاسیِ بودند که خمینی دجال - بنیانگذار جمهوری اسلامی - بنیان گذاشت. آنان با ولی فقیه و دیگر سردمداران فعلی نظام دینی، قرابت‌ها و پیوندهای آرمانی و اعتقادی متعددی داشته و دارند که به آنها سخت پای‌بند می‌باشند. از جمله اینکه آنان مانند اصول‌گرایان به جدائی دین از قدرت سیاسی اعتقادی ندارند، به «ولایت فقیه» معتقدند و به قانون اساسی مبتنی بر شریعت همین نظام اعتقاد دارند. اکثر آنان چون حاکمان فعلی، زمانی که در قدرت بودند به دستور ولی فقیه - خمینی - در کشتار، شکنجه و سرکوب مخالفین در دهه اول جمهوری اسلامی دخالت داشته و بنا به گفته مهدی خزعلی، به خاطر یک اعلامیه، حکم اعدام صادر می‌کرده‌اند.

مهدی خزعلی در جدیدترین اظهارات خود که در یوتوب نیز پخش گردیده است، می‌گوید: اینهائی که اصلاح‌طلب هستند و شما فکر می‌کنید خیلی علیه السلام هستند، اینها خیلی‌هایشان با یک اعلامیه حکم اعدام صادر کرده‌اند.

به دلیل همین قرابت‌ها، اصلاح‌طلبان همیشه مرز سرخ‌های نظام دینی را رعایت نموده، در زمین ولایت فقیه بازی کرده و به چارچوب‌های نظام وفادار مانده‌اند. اختلاف اصلی آنان با ولی فقیه و سردمداران فعلی نظام، بر سر قدرتی است که در گذشته به آنان تعلق داشته و اکنون با زور اصول‌گرایان - باند خامنه‌ای - از آن محروم گشته‌اند. البته اصلاح‌طلبان همیشه انتقاداتی به ولی فقیهی خامنه‌ای داشته‌اند، ولی این انتقادات، بیش‌تر شکلی و ناظر به شیوه حکمرانی وی بوده و به هیچ وجه جنبه محتوائی نداشته و «اصل ولایت فقیه» را هدف قرار نمی‌داده است.

اصلاح‌طلبان خوب می‌دانند که با نفی خمینی، تئوری ولایت فقیه (میراث بنیانگذار جمهوری اسلامی) که تنها پشتوانه خامنه‌ای در این جایگاه می‌باشد، دود شده و به هوا خواهد رفت و شیرازه این نظام قرون وسطائیِ دینی از هم گسسته خواهد شد؛ و اتفاقاً درست به همین خاطر است که بر جنایات و شقاوت‌های خمینی چشم می‌پوشند. آنها می‌خواهند با نادیده گرفتن و چشم‌پوشی بر جنایات گذشته نظام - دوران طلائی امام -، تداوم این نظام را با یک ولی فقیه دیگر (خامنه‌ای و یا ولی فقیهی  انسانی‌تر) میسر گردانند. از نظر آقایان اصلاح‌طلب، ولایت فقیه بالذاته و به خودی خود، مشکل و معضل مردم و کشور ایران نیست، بلکه نحوه اجرا و پیاده کردن این تئوری است که مشکلات کنونی جامعه ایران را باعث شده است.

در حالی، اصلاح‌طلبان چنین تبلیغات مسمومی را در جامعه رواج می‌دهند که استبداد و جنایت‌پیشگی خامنه‌ای قبل از هر چیز مدیون طبیعت و ذات استبدادی تفکر «ولایت مطلقه فقیهی» است که خمینی پلید از خود به ارث گذاشته است، البته این طبیعت استبدادی – به دلیل زمینه‌ها و شرایط فردی لازم - در وجود خامنه‌ای سریع‌تر و بهتر عجین شده است.

اصلاح‌طلبان، عوام‌فریبانه تحلیل انحرافی دیگری را نیز در جامعه رواج می‌دهند. آنها این‌گونه تبلیغ می‌کنند که گویا احمدی نژاد، اشخاصی از سردمداران نظام و یا در نهایت خامنه‌ای، مسببین اصلی بحران‌ها و گرفتاری‌های کشور و مردم هستند (نه اینکه رویکرد فردی این جنایتکاران بی تأثیر بوده، بلکه عامل اصلی این‌همه جنایت و پلیدی نبوده است)، آنها سعی دارند این‌گونه القاء نمایند که انگار سوء رفتارهای شخصی این نفرات، باعث این همه فجایع در کشور گردیده و با تغییر این نفرات، همه مشکلات برطرف می‌شود.

در حالی که امروزه بعد از سی و چند سال جنایت و ویرانگری مستمر و نابودی حرث و نسل مردم ایران توسط نظام دینی حاکم، بر همگان روشن شده است که مسبب اصلی سیه‌روزی مردم و کشور، در قدم اول، نظام مبتنی بر ولایت فقیه (با ولی فقیه دوران طلائی یا ولی فقیه فعلی و یا هر ولی فقیه دیگر) است. بنا بر این، مشکل بنیادی مردم ایران، نظام قرون وسطائی حاکم است و نه اشخاص، یعنی مشکل اصلی، روح حاکم بر ساز و کاری است که با هدف برقراری و تحکیم سلطه استبداد دینی بر کشور تنظیم شده است و جریان دارد.

بر این اساس، اصلاح‌طلبان به جای تقدم دادن و اولویت‌بخشی به اصل تحول‌خواهی و پیگیری مطالبات آزادیخواهانه و حقوق عادلانه مردم ایران، حفظ این نظام استبدادی را اولویت اصلی خود قرار داده‌اند. کما اینکه مردم و جوانان دلیر کشور، شاهد بودند که چگونه در جریان قیام اعتراضی مردم، دامنه مطالبات جنبش اعتراضی را به حدی کاهش دادند که به قول آقایان موسوی و کروبی تکاپو‌های اعتراضی به مدار ساختارشکنانه نرسد و با حفظ نظام سازگار باشد.

خواسته‌ای که آقایان موسوی و کروبی و دیگر رهبران اصلاح‌طلب در نامه‌ای به منتظری به صراحت آن را بیان کردند. آنها در این نامه به منتظری نوشتند: علت انتشار این بیانیه (بیانیه شماره ۱۱ موسوی و کروبی ) و حرکات قبلی، این است که تکاپو‌های اعتراضی مردم در چارچوب نظام باقی بماند و در دام ساختارشکنان خطرناک نیفتد.

موسوی و کروبی در این نامه به روشنی بیان کرده‌اند که نه تنها حرکات و برنامه‌هایشان در چارچوب نظام و برای حفظ نظام بوده است، بلکه تلاش دارند که حرکات اعتراضی مردم سمت و سوی سرنگونی‌طلبی پیدا نکند.

بنا بر این، سنگر گرفتن اصلاح‌طلبان حکومتی در پشت خمینی و رهبری وی و اعتقاد به ولایت فقیه، در حالی که نظریه ولایت فقیه که کل اندیشه خمینی است نظریه‌ای قرون وسطائی است - که با هر تفسیر و تلقی که از آن صورت گیرد، با یک نظام مدرن و دموکراتیک ملتزم به حقوق بشر، دمکراسی و آزادی تعارض بنیادی دارد - جز با هدف حفظ این نظام دینی صورت نمی‌گیرد.

تأکید و پشتیبانی اصلاح‌طلبان و رهبران جنبش سبز از خمینی و خواستاری بازگشت به دوران طلائی امام از طرف آنان در حالی است که احمدی نژاد (که از مسببین اصلی فجایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری می‌باشد)، در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دهم - که به قیام مردم منجر گردید - نه تنها برخلاف موسوی، کروبی و اصلاح‌طلبان از دوران طلائی امام تعریف و تجلیل نکرد بلکه بی‌محابا در چهره منتقد آن دوران ظاهر شده و استوانه‌های نظام در آن دوران را با اتهام‌های مختلف رسوا و افشا نمود.

نتیجه:

۱- اصلاح‌طلبان بدون فاصله گرفتن از اسلام سیاسی و جز با محکوم کردن و نفی گذشته ننگ‌آلود خود، نه می‌توانند خود را با ولایت فقیه (از هر نوعش) تعیین تکلیف کنند، نه می‌توانند اعدام‌ها و شکنجه‌های سال ۶۰ و قتل عام‌های ۶۷ را به صراحت محکوم نمایند و همچنین، نه می‌توانند صادقانه به نقش و همکاری خود در استحکام پایه‌های استبداد دینی و سلطه حاکمان دینی بر کشور اذعان نمایند و از بابت آن از مردم ایران پوزش بخواهند.

۲- اصلاح‌طلبان در جریان قیام اعتراضی مردم، در حالی که تضاد اصلی جامعه ایران نه در رویاروئی با احمدی نژاد بلکه در نفی و نابودی ولی فقیه و جنگ تمام‌عیار با نظام ولایت فقیه حل و فصل می‌شد، تضاد با احمدی نژاد و دولت وی را عمده کرده و در حالی که مواضع مردم و جوانان ایران بسیار جلوتر از اصلاح‌طلبان خواستار سرنگونی نظام دینی حاکم بر کشور بود، مطالبات و شعارهای جنبش را در چارچوب حفظ نظام، علیه نفی احمدی نژاد کانالیزه کردند.

۳- بعد از جراحی و تصمیم قطعی رژیم به اخراج کامل اصلاح‌طلبان از گردونه قدرت و اعتراضات گسترده مردم عاصی در جریان انتخابات ریاست جمهوری، جان تازه‌ای به فعالیت‌های اصلاح‌طلبان بخشیده شد و این امید کاذب در میان مخالفین رژیم ایجاد شد که گویا آنان قصد هجرت از چارچوب نظام دینی و پاره کردن بند ناف خود از رژیم ضد ملی و ضد مردمی را دارند و می‌خواهند به مراودات بیست و چند ساله خود با رژیم پایان دهند. متأسفانه چنین نشد و کماکان با وفاداری به مشی راهبردی سراب‌گونه - اصلاح نظام دینی - گذشته نه تنها به یاری مردم در مبارزه‌شان با استبداد دینی کمکی نکرده و نمی‌کنند، بلکه به مانع و ترمزی در مسیر پیشروی جنبش اعتراضی مردم تبدیل شده‌اند.

۴- اکنون دیگر، بعد از ۳۴ سال حاکمیت سیاه آخوندها بر کشور، وجهه روحانیون، مراجع و دیگر سردمداران دینی با کارنامه‌ای سیاه و جنایتکارانه - در اثر حضور در قدرت - به شدت آسیب دیده و دوران نزول و انقراض روحانیون شروع شده است. همچنین، اکنون دیگر ساز و کار اسلام سیاسی - که با تبدیل اسلام به ایدئولوژی، توانست سکوی پرش کسب قدرت برای آخوند‌ها باشد - جاذبه و کارآیی خود را از دست داده است. در نتیجه، جامعه ایران می‌رود به سوی حاکم کردن ارزش‌های ملی و ارزش‌های یک جامعه مدنی و به سوی سرنوشتی سکولار.
و چنین بود که حکومت دینی و ولائی به فرایند توهم‌زدائی ملی و تشکیل حکومتی سکولار کمک زیادی نمود و جامعه ایران، بر خلاف خواست اصلاح‌طلبان در حال گذار از قرون وسطای پر درد و رنج آخوندی به سوی نظامی دمکراتیک و سکولار است. و چنین است که اکنون دیگر، مبارزه با حاکمیت دینی مبتنی بر ولی فقیه به مبارزه‌ای ملی و یک خواست عمومی تبدیل شده است.

در بخش‌های بعدی در این باره بیش‌تر خواهم نوشت.

ادامه دارد....

محمود خادمی
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۱
۱۴ می ۲۰۱۲
arezo1953@yahoo.de  


* دیدگاه‌های وارده در نوشتارها لزوماً دیدگاه «نجواهای نجیبانه» نیست.


نوشتارهای مرتبط:




بخش‌های پیشین نوشتار:







------------------------------------


لطفاً از نوشتارهای زیر نیز دیدن فرمائید
(نوشتارهای برگزیده وبلاگ):
(به ترتیب، از نوشتارهای قدیمی‌تر به جدیدتر)




































































------------------------------






لطفاً در صورت امکان و صلاحدید، عضو شوید:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

*** نظرات شما بلافاصله منتشر می‌گردد ***