منبع عکس بالا و نوشتار مرتبط با آن به زبان
انگلیسی:
فایده خمینی و حکومت
جمهوری اسلامی برای اسرائیل و غرب؛
روایتی از پشت پردهها
مهرداد حیدرپور
«آزاد آزاده»، ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۱: چندی
پیش در وبگردیهایم به صورت اتفاقی به این نوشتار برخوردم؛ نوشتاری تحلیلی و
تحقیقی از پشت پردههای روابط ایران، اسرائیل و غرب از آغاز تا کنون از آقای
مهرداد حیدرپور. در این مطلب، به برخی پشت پردههای انقلاب ایران و روابط رهبران
آن با اسرائیل و غرب اشاره شده است، که حداقل در مورد ماجرای مک فارلین یا ایران
گیت، این راز، از پرده برون افتاد و در ایران، اسرائیل و آمریکا و برخی کشورهای
غربی رسوایی آفرید. این نوشتار، نخستین بار در شهریور ۱۳۹۰ منتشر شده است، اما مناسب
دیدم آن را برای خوانندگان «نجواهای نجیبانه» نیز منتشر سازم. با این توضیح که متن
از نظر شکلی، ویرایش شده و عکسها نیز توسط نجواهای نجیبانه اضافه شده است.
متن کامل این نوشتار را به نقل از وبلاگ
نویسنده، به شرح زیر است:
فایده خمینی و حکومت جمهوری اسلامی ایران برای
اسرائیل و غرب
آنچه در ۲۲ بهمن سال ۵۷ حادث شد آیا برای ایران
و جامعه آن لازم بود؟ و اساساً چه فایدهای برای ایران و ایرانی داشت؟
جنگ ۸ ساله ایران و عراق چه دستاوردی برای ایران
و ایرانی داشت؟ و چه کسانی از انقلاب ۲۲ بهن ۵۷ و جنگ ۸ ساله ایران و عراق فایده
بردند؟
هنوز حادثه انقلاب ۵۷ حادث نشده بود روحانیون و آخوندهای آن زمان اعتقاد داشتند که چون مسلمانان متعقد به حضرت ابراهیم و ادیان
ابراهیمی بوده و هستند، پس رابطه با یهودیان و کلیمیان جهان و حتی فلسطین (اسرائیل)
مانعی ندارد چرا که ریشه یهودیان در نهایت به حضرت ابراهیم میرسد.
روحانیون
آن زمان از نظر ایدئولوژی قبول داشتند که به خاطر خطر نفوذ شوروی و کمونیست،
مسلمانان با دول غربی و حتی اسرائیل که مردم آنها دارای ادیان ابراهیمی بودند در
رابطه باشند. برخی از روحانیون رابطه با آمریکا و اسرائیل را که خداپرست بودند،
بهتر از رابطه با روسها که بی دین و بی خدا بودند، میدانستند.
حتی خمینی قبل از انکه یک شبه از قامت یک آخوند
متحجر و عقبمانده مرتجع، گاندی زمان شود، اعتقاد به ایجاد ارتباط با کشورهای دارای
ادیان ابراهیمی و حتی اسرائیل بوده است. (اما وجود سیستم تحریف و تغییر و کتمان
اطلاعات و حقایق تاریخی در نظام جمهوری اسلامی مانع از این شده که حقایق و اطلاعات
دست در میان جامعه به گردش درآید. مثل این حقیقت که خمینی دارای دوستانی اسرائیلی
بوده است.)
خانم بن دوید (بن داود) از دوستان اسرائیلی خمینی
خمینی هنوز در فرانسه در دهکده نوفل لوشاتو در
حومه پاریس در محاصره اطرافیان خود که در آتش گدایی شهرت و قدرت میسوختند بود که یکباره
سر و کله خانم بن دوید در نوفل لوشاتو پیدا میشود و با خمینی به گفتگو مینشیند.
خانم بن دوید که بود و چرا به دیدن خمینی رفته
بود؟
خانم بن دوید همسر یکی از رهبران یهودی اسرائیل
و یکی از روحانیون بسیار متدین کلیمی که با خمینی ۱۵ سال قبل از انقلاب ایران در
تماس و رابطه بود. ولی چون این رهبر بلندپایه اسرائیلی فوت کرده بود لذا همسرش
خانم بن دوید به دیدار خمینی در فرانسه میرود. البته خانم بن دوید به خاطر یک دیدار
دوستانه به فرانسه و دیدن خمینی نرفته بود بلکه از طرف دولت اسرائیل و (شخص مناخیم
بگین) نخست وزیر اسرائیل به دیدار خمینی میرود.
تا آن زمان خمینی هیچ رابطهای با دولت اسرائیل
نداشت ولی برخی از همراهان او غیرمستقیم تماسهای دوستانهای با اسرائیل داشتند.
خانم بن دیوید پس از بازگشت از دیدار با خمینی
به اسرائیل، در طی یک گزارش به دولت اسرائیل و شخص نخست وزیر (مناخیم بگین) اعلام
میکند که حذف خمینی برای اسرائیل سودمند نبوده بلکه برعکس، وجود خمینی میتواند
فواید بسیاری برای اسرائیل به همراه داشته باشد و...؛ و اینچنین بود که دولت
اسرائیل تشخیص داد که خمینی میتواند آلترناتیو خوبی برای اهداف اسرائیل در منطقه
باشد.
خانم بن دیوید در سال ۱۹۸۰ یعنی بعد از انقلاب ۱۳۵۷
با یک پاسپورت فرانسوی وارد ایران و تهران میشود حتی درست همان زمانهای که ایران
در گیر جنگ با عراق بود و ایران وارد معاملات خرید اسلحه از اسرائیل شده بود ایرانیان
کلیمی که از ایران گریخته بودند بسیاری از آنها به ایران بازگشته و آنهایی که
اموالشان مصادره شده بود اموال خود را پس گرفتند و ظاهرا این اقدامات پیرو توافقهای
بین ایران و اسرائیل انجام گرفته بود.
اما چرا حذف خمینی؟
جیمی کارتر قبل از بحرانیتر شدن اوضاع حکومت
شاه و در ابتدای شروع حرکت انقلابیون در ایران از اسرائیل خواسته بود که خمینی را
ترور و حذف کنند؛ در ابتدا اسرائیل هم موافق این تصمیم آمریکا بوده و قرار بود یک
گروه را برای ترور تحت فرماندهی سرهنگ آصف که مأمور ترور خمینی بود، روانه فرانسه
کند، اما شاه ایران با انجام این طرح مخالفت کرد و مانع کار شد.
حتی اسرائیل زمانی قرار بود جیمی کارتر را که با
کارت حقوق بشر شاه ایران را میان منگه تحت فشار قرار بود ترور کند، که باز با
مخالفت شاه ایران این امر محقق نمیشود.
به هر حال، این گزارش خانم بن دوید بود که
دولتمردان اسرایل را متقاعد به مفید به فایده بودن خمینی برای اسرائیل کرد.
در سالهای پایانی حکومت شاه روابط ایران و
اسرائیل کمی به سردی گراییده بود که دلایلی داشت.
اسرائیل از بیماری شاه آگاه بود و دلتمردان
اسرائیل اعتقاد داشتند که بیماری او بر روی تصمیمات سیاسی او تأثیرگذار بوده است و
این اسرائیل و دولتمردان آن را نگران کرده بود. در سال ۱۹۷۷ در اولین ماهی که مناخیم
بگین نخست وزیر اسرائیل شده بود، به ایران و ملاقات شاه میرود و پس از بازگشت در یک
جمع خصوصی دلتمردان یهودی مدعی میشود که شاه از لحاظ فکری و تصمیمگیری دچار مشکل
شده است.
از دلایل دیگر اختلاف میان شاه و اسرائیل صلح
شاه با عراق بود. در سال ۱۹۷۷ شاه درگیر صلح با عراق بود که این مسله برای اسرائیل
زیاد جالب نبود. اسرائیل موافق صلح بین ایران و عراق و ملاقات شاه و صدام در الجزایر
نبود. اسرائیل و عراق دو دشمن سرسخت برای هم بودند و اسرائیل حاضر نبود عراق وارد
در کمپ ایران شود و اساسا به صدام و دولت عراق هیچ اطمینانی نداشت.
با توجه به تفاسیر فوق، جنگ ایران و عراق در
زمان خمینی بزرگترین خدمت و فایده برای اسرائیل بود و یکی از آن فایدهها فروش
اسلحه به ایران در زمان جنگ ایران و عراق و سود بسیار برای اسرائیل بود.
بله رژیم خمینی بسیار بسیار بیشتر از حکومت
شاه به اسرائیل خدمت کرده و فایده رسانده است، خصوصاً در سالهای اخیر و دوران ریاست
جمهوری احمدی نژاد. گرچه از سال ۱۹۹۰ و حمله آمریکا به عراق و سرنگونی صدام تقریباً
سیاستهای اسرائیل در مورد ایران عوض شد و دیگر اسرائیل از عربها ترسی نداشت چون
صدام حسین اصلیترین دشمن عرب خود را سرنگونشده میدید، پس دیگر نیازی به ایران
هم نبود. اما همیشه اختلاف میان سیاسیون و دولتمردان اسرائیلی و مقامات رده بالای
اسرائیل وجود داشت که آیا به ایران نیاز است و یا نه و آیا اسرائیل ایران را برای آینده
لازم دارد یا خیر؟ اما اسرائیل هیچگاه نگرانی و ترس خود را از دستیابی ایران به
انرژی هستهای و سلاح اتمی مخفی نکرده است.
جنگ ایران و عراق و سود آن برای اسرائیل
بعدها
علی خامنهای قصد داشت برای از میان بردن رقبای احتمالی مانند رفسنجانی یک سری از
افرادی را که سوء استفادههای مالی کردهاند را بگیرد و... اما رفسنجانی باهوشتر
از خامنهای در مصاحبهای عنوان کرد که نه او و نه خانوادهاش هرگز سوءاستفاده مالی
نداشته و اساساً در کار بیزینس نبودهاند. اما این یک دورغ بزرگ بود چرا که هاشمی
رفسنجانی و خانوادهاش بیش از همه در معاملات اسلحه دست داشتند.
البته سید احمد خمینی هم در جریان خرید فروش
اسلحه قرار داشت و حتی در آن دست هم داشت و ملاقاتی هم با آقای آری بن مناشه مشاور
اطلاعاتی و امنیتی اسحاق شامیر نخست وزیر وقت اسرائیل داشته است. البته این ملاقاتها
مختص سید احمد خمینی نبود بلکه افراد زیادی از سران نظام بودند که با آقای اری بن
مناشه ملاقات داشتند.
اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری و فایده آن برای
[غرب]
یک ماه پیش از آنکه حادثه اشغال سفارت آمریکا
در تهران صورت پذیرد عدهای جوان نزد شیخ علی تهرانی رفته که قرار بود در دانشگاه
تهران سخنرانی داشته باشد. آن عده از شیخ علی تهرانی میخواهند که در قسمتهای پایانی
سخنرانیاش به سیاستهای آمریکا حمله کرده و احساسات مردم را تحریک نماید تا آن
عده بتوانند با سوءاستفاده از احساسات مردم، یک تظاهرات بر علیه آمریکا راه
انداخته و به سمت سفارت آمریکا بروند. البته آن عده نگفتند که قصد حمله به سفارت
آمریکا را دارد. هرچند پیشنهاد آن جوانان از طرف شیخ علی تهرانی رد شد اما بعدها
موسوی خوئینیها یا همان آخوند سرخ، خودش یک سخنرانی تند علیه آمریکاییها انجام میدهد
و مردم را که تحریک شده بودند را به سمت سفارت آمریکا هدایت میکند. مردم تحریکشده
به سمت سفارت آمریکا رفته و سرانجام به داخل آن حمله نموده و آن را تسخیر و اعضاء
آن را به گروگان میگیرند و خمینی ضمن حمایت از آن عمل، آن را انقلاب دوم مینامد.
اما اصل داستان به گونهای دیگر بوده؛ چرا که
بعدها افشا شد که طراحان اصلی حمله به سفارت آمریکا در خود آمریکا بودند. حزب
جمهوریخواهان (رپوبلیکها) از طراحان اصلی این طرح بودند. طرح را طراحی و به ایران
فرستادن و....
پس از ۴۴۴ روز بحران گروگانگیری و... سقوط جیمی
کارتر و روی کار آمدن ریگان، آمریکاییها در قبال این خوشخدمتی سران حکومت ایران
به حزب دمکراتهای آمریکا که منجر به روز کار آمدن ریگان شد مبلغ ۵۲ میلیون دلار
به حکوت ایران پرداخت میکنند. این ۵۲ میلیون دلار در واقع یک انعام و دستخوش بود
به حکومت ایران. ۵۲ میلیون دلار برای از میدان بدر کردن جیمی کارتر از عرصه
انتخابات آمریکا. و جالبتر آنکه این پول توسط اقای آری بن مناشه به آقای کاشانی
فرزند آیتالله کاشانی پرداخت میشود. سران و مقامات جمهوری اسلامی هم در جریان
کامل دریافت ۵۲ میلیون دلار توسط کاشانی از نماینده اسرائیل بودهاند.
گروگانگیری که یک بازی سیاسی و حتی مالی بود تا
حکومت ایران ۵۲ میلیون دلار را به جیب بزند و حکومت خمینی هم آنقدر در امر آزادی
گروگانها تعلل کردند تا ریگان رسماً به عنوان رئیس جمهوری سوگند یاد کند.
مهرداد حیدرپور
پاریس
meh.mah2@yahoo.com
منبع: وبلاگ مهرداد حیدرپور (دلنوشته)
* دیدگاههای وارده در نوشتارها لزوماً
دیدگاه «نجواهای نجیبانه» نیست.
نوشتارهای مرتبط:
------------------------------------
لطفاً از نوشتارهای زیر
نیز دیدن فرمائید
(نوشتارهای برگزیده
وبلاگ):
(به ترتیب، از نوشتارهای قدیمیتر به جدیدتر)
جنایتها
و خیانتهای جمهوری اسلامی (۱۴): احکام دهگانه شاهرودی - خمینی درباره تجاوز،
شکنجه و کشتار
جنایتها
و خیانتهای جمهوری اسلامی (۱۸): سرنوشت دردناک و رقتانگیز فرماندهان و قهرمانان
جبهههای جنگ
------------------------------
لطفاً در صورت امکان و
صلاحدید، عضو شوید:
خیلی مظخرف بود تبریک می گم./مهسا از هلند
پاسخحذف