جانکاهترین جلوههای
جنایت
جانیان جمهوری جور و جهل؛
(افزون بر ۱۰۰ عکس تاریخی)
«نجواهای نجیبانه»، ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
«آزاد آزاده» - ع. خ.:
عکسهای که میبینید، بی هیچ شرحی، سینه را
شرحه شرحه و مالامال غم و اندوهی جانکاه میسازند؛ خود ببینید و بیندیشید؛
بیندیشید که «ما» چه کردهایم؟! آری، «ما» نیز مقصریم! همه «ما»؛ چون جانیان را
پذیرفتیم و تقدیس کردیم؛ چون سکوت کردیم؛ چون حقمان را مطالبه نکردیم؛ چون انسانهای
زمینی را آسمانی دانستیم و میدانیم؛ چون احساساتی بودیم؛ چون به عقلانیت انتقادی
بها ندادیم؛ چون وجدانهای اخلاقیمان را فرو خفتیم؛ چون رنجهایمان را فرو
خفتیم و بر رنجآفرینان فریاد برنیاوردیم؛ چون به کثرت دیدگاهها و رنگها بها
ندادیم؛ چون همگان را همرنگ و همگون خواستیم؛ چون دورنگی و ریا و تزویر را بهای
الوهیت بخشیدیم؛ چون قدیس و ابلیس ساختیم؛ چون اهورا و اهریمن ساختیم؛ چون انسانها
را انسان ندیدیم؛ چون جنایتها و خیانتها دیدیم و دانستیم و دم برنیاوردیم؛ چون
ترسیدیم؛ چون در برابر استراتژی «پیروزی با وحشت» (النصر بالرعب) حاکمان ظالم
تسلیم شدیم؛ چون...؛
آری؛ ببینیم و بیندیشیم و با خود نجوا کنیم که:
«چرا؟!»؛ و همگان را، ناآگاهان را، آگاه سازیم؛ اما بدانیم که: رهایی، رایگان نیست!
Freedom Is Not Free
و البته برای پس از رهایی نیز بیندیشیم؛ که
«آزموده را آزمودن خطاست!»؛
به امید یافتن راهی به رهائی از راه آگاهی،
بدون دادن هزینههای گزاف و بیحاصل از جان و جیب مُلک و مردم ایرانزمین
آری:
«روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم
کرد...
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم...
و من آن روز را انتظار میکشم
حتی روزی
که دیگر نباشم!»
(احمد شاملو)
چند شعر زیر را نیز در اینجا بیمناسبت نیست.
«صحبت از پژمردن یک برگ نیست.
وای! جنگل را بیابان میکنند!
دست خونآلود را در پیش چشم خلق، پنهان میکنند!
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند!»
(فریدون مشیری)
«دلم
میخواست دنیا خانه مهر و محبت بود
دلم میخواست مردم در همه احوال با هم آشتی
بودند
طمع در مال یکدیگر نمیکردند
کمر بر قتل یکدیگر نمیبستند
مراد خویش را در نامرادیهای یکدیگر نمیجستند
از این خون ریختنها، فتنهها پرهیز میکردند
چو کفتاران خونآشام، کمتر چنگ و دندان تیز میکردند
چه شیرین است وقتی سینهها از مهر آکنده است!
چه شیرین است وقتی آفتاب دوستی در آسمان دهر
تابنده است!
چه شیرین است وقتی زندگی خالی ز نیرنگ است!»
(فریدون مشیری)
«طفلی
به نام شادی، دیری است گم شده است
با چشمهای روشن براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هر کس از او دارد نشان
ما را کند خبر
این هم نشان ما:
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر»
(محمدرضا شفیعی کدکنی (سرشک))
«نمیفهمی،
ولی گویم! دلم پیمانه درد است
نمیفهمی از این ظلمت، رخ هفت آسمان زرد است
نمیفهمی، ولی گویم! دلم بسیار غم دارد
دگر بیداد هم شِکوِه، از این ظلم و ستم دارد
نمیفهمی به زیر جلد تو، ابلیس در بند است
گمان داری که ریش تو به عرش کبریا بند است
نمیفهمی و پرپر میکنی گلهای میهن را
گمان داری گلستانم گل نشکفته کم دارد؟!
نمیفهمی که من دارم صبوری میکنم، هرگز نمیفهمی!
چنان غرقی تو در نخوت، که تا آخر نمیفهمی
نمیفهمی ثناگویان تو، بند زر و سیمند!
اگر زر را ستانیشان، همه روی تو شمشیرند!
نمیفهمی بلاجویان تو، پیمانه زهرند!
ورق گردد اگر روزی، به کام تو سرازیرند!
نمیفهمی و میفهمم، که دیگر هیچ راهی نیست!
اگر عهدی میان ماست، شکستش را گناهی نیست
نمیفهمی که پای ظلم هم، روزی زمینگیر است
و میفهمی، ولی وقتی دگر، دیر است!»
(شاعر گمنام)
«مشت
میکوبم بر در
پنجه میسایم بر پنجرهها
من دچار خفقانم، خفقان!
من به تنگ آمدهام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم:
آی!
با شما هستم!
این درها را باز کنید!
من به دنبال فضایی میگردم:
لبِ بامی
سرِ کوهی
دلِ صحرایی
که از آنجا نفَسی تازه کنم.
آه!
میخواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد!
من به فریاد،
همانند کسی
که نیازی به تنفس دارد
مشت میکوبد بر در
پنجه میساید بر پنجرهها
محتاجم
من هوارم را سر خواهم داد!
چاره درد مرا باید این داد کند...»
(فریدون مشیری)
مطالب مرتبط:
------------------------------------
لطفاً از نوشتارهای زیر
نیز دیدن فرمائید
(نوشتارهای برگزیده
وبلاگ):
(به ترتیب، از نوشتارهای قدیمیتر به جدیدتر)
جنایتها
و خیانتهای جمهوری اسلامی (۱۴): احکام دهگانه شاهرودی - خمینی درباره تجاوز،
شکنجه و کشتار
جنایتها
و خیانتهای جمهوری اسلامی (۱۸): سرنوشت دردناک و رقتانگیز فرماندهان و قهرمانان
جبهههای جنگ
------------------------------
لطفاً در صورت امکان و
صلاحدید، عضو شوید:
عجب کس خلی هستی تو دیگه!!!!!
پاسخحذفThe HISTORY.An excellent true reporting of what this cannibal regime is all about.Kudos
پاسخحذفبه امید یافتن راهی به رهائی از راه آگاهی!
حذفآیا کسی را با دشنه چندین نفر را دریده باید ناز کرد؟
پاسخحذفاین عکس ها همه ماجرا نیست، شیطان از باز شدن مشتش همیشه می ترسد.
چرا نیمه دوم این عکسها را آشکار نمی کنی؟
به قول معروف تابلو کار کردی