آیا حصر آقایان موسوی، کروبی و همسرانشان، خواسته ذهن و ضمیر خود آنان
هم هست یا خیر؟!
نامه «آزاد آزاده» (ع. خ.) به ایرانیان و تحلیلگران سیاسی و طرح یک پرسش درباره آقایان موسوی
و کروبی
نکند داریم در توهم داشتن رهبرانی واهی، خیال میبافیم و در نتیجه، باد
درو میکنیم و به حکومت استبداد، فرصت بازسازی، ترمیم، تحکیم، استقرار و استمرار
میبخشیم!
هرگز نمیخواهم و نمیخواهیم در توهم واهی و خواب و خیال خام، چرخان
باشیم و سرگردان سازیم
شاید این آقایان و خانمهای محترم، برای برکنار ماندن از انتظارات و
تقاضاهای اطرافیان و طرفدارانشان و نگرانی از خواستههای فزاینده و شتابنده ملت
برای «اسقاط نظام» جمهوری اسلامی، که خود از تأسیس و تثبیتکنندگان آن بودهاند،
خود نیز در اندرون خسته، فسرده و فرسودهشان، متمایل به این سکون و سکوت محصور
باشند!
در ماههای اخیر، از زبان برخی مقامات جمهوری اسلامی ایران و از جمله
آقای محسنی اژهای شنیدهایم که حصر آقایان موسوی، کروبی و همسرانشان، به صلاح
خودشان است! در رد یا تأیید اینگونه گفتهها، سخنی نمیگویم؛ همچنین، نمیخواهم
ذهنخوانی کنم و از ضمایر نهان و پنهان بگویم و غیبگوئی کنم! میخواهم همه
احتمالات را بر اساس دلائل و شواهد موجود و البته با کمک و همفکری همه شما
ایرانیان عزیز آزاد آزاده، پا به پای هم، تحلیل و بررسی کنیم.
سؤال این است:
چرا خود آقایان موسوی، کروبی و همسرانشان سکوت کردهاند و هیچ حرکتی
نمیکنند؟! نگویید نمیتوانند که اگر بخواهند، میتوانند! مگر خانم فاطمه کروبی در
تاریخ ۳۱ شهریورماه ۱۳۹۰ به آقای صادق لاریجانی نامه ننوشت؟! چرا در آن نامه از
مردم و برای مردم نگفت و در حالی که حتی توانست «نوار کاست پیوست» را ارسال کند،
فقط از «من و آقای کروبی»، «منزل مسکونیمان» و خانه حصر و اجاره خانه گفت؟! پس میشود
و میتوانند! اما عکسها و متنهای منتشرشده از دیدار آنها با خانوادههایشان نیز
دربردارنده هیچ نکته، راهبرد و پیام خاصی نیست؛ جز در مورد معرفی کتاب «گزارش یک
آدمربائی» مارکز توسط آقای موسوی، که آن هم اهمیت خاصی ندارد، مبهم است و قابل
استناد نیست! مردم، جریان زلال و روان آگاهی برای رهایی ایران و ایرانی میخواهند،
نه معرفی رمان و حوالت به جهان خیالپردازی و داستان و «گزارش یک آدمربائی» در
کلمبیا! هرچند الهامبخش باشد و قابل تفسیر و تأویل!
البته خانم فاطمه کروبی، چندی پیش، بدون سر و صدا از حصر خارج شد، و
نکته قابل تأمل اینکه این خروج، هیچگونه بازتاب خبری، حتی در میان طرفداران و
فعالان جنبش سبز، نداشت! اکنون حتا برخی شخصیتهای سیاسی هم به دیدار او میروند،
اما پس از خروج خانم کروبی از حصر هم، سخن قابل توجهی از او یا از آقای کروبی به
نقل از او منتشر نشده است! جز خبری که در مورد «فرمایشی بودن» انتخابات پیش روی
مجلس، به نقل از آقای کروبی، منتشر گردید.
شاید این آقایان و خانمهای محترم، برای برکنار ماندن از انتظارات و
تقاضاهای اطرافیان و طرفدارانشان و نگرانی از خواستههای فزاینده و شتابنده ملت
برای «اسقاط نظام» جمهوری اسلامی، که خود از تأسیس و تثبیتکنندگان آن بودهاند،
خود نیز در اندرون خسته، فسرده و فرسودهشان، متمایل به این سکون و سکوت محصور
باشند! شاید! بالأخره این هم یک احتمال قریب یا غریب است! فراموش نکنیم که خود این
آقایان نیز شریک جرم بسیاری از جنایات جمهوری اسلامی، از جمله قتل عام سال ۱۳۶۷،
هستند و تا کنون، توضیح روشنی ندادهاند و سخنی به صراحت در نقد و نفی گذشته خود و
نظام به زبان نیاوردهاند و به خطاهای خود، نظام و مسؤولان و رهبران نظام، اعتراف
صادقانه و شجاعانه نکردهاند! در حالی که اولین پیششرط پشیمانی از گذشته، پذیرش
اشتباهات است، نه سخن گفتن از «دوران طلائی امام»! وضعیت آقایان رفسنجانی و خاتمی
و بسیاری دیگر از به اصطلاح «اصلاحطلبان»، که از این هم مبهمتر و سؤالبرانگیزتر
است. نکند داریم در توهم داشتن رهبرانی واهی، خیال میبافیم و در نتیجه، باد درو
میکنیم و به حکومت استبداد، فرصت بازسازی، ترمیم، تحکیم، استقرار و استمرار میبخشیم!
دیدگاه، تحلیل و پاسخ شما چیست؟!
امیدوارم از این بحث، به نتایجی امیدبخش، حرکتآفرین و حصارشکن
برسیم. صمیمانه امید و آرزو دارم که پاسخ این سؤال تحلیلخواهانه من، منفی و «خیر»
باشد، ولی هرگز نمیخواهم و نمیخواهیم در توهم واهی و خواب و خیال خام، چرخان
باشیم و سرگردان سازیم.
هدف، فقط نجات ایران، بدون افراط و تفریط، و بدون دادن هزینههای
گزاف و بیثمر از جان و جیب مردم و میهن ایران، است؛ زیرا «آزموده را آزمودن
خطاست!».
این پرسش، صرفاً پرسش من نیست و در لایههایی از جامعه ایرانیان، در
داخل و خارج، به صورت جدی مطرح است. لطفاً در صورت صلاحدید، این پرسش را در وبسایتها،
وبلاگها، شبکههای مجازی، پست الکترونیک و... منتشر سازید و به بحث و تبادل نظر
بگذارید.
با سپاس
آزاد آزاده (اسم مستعار)؛ (ع. خ.)
Azadazadeh.ir@gmail.com
با پوزش از اینکه به خاطر عوارض استبداد، نمیتوانم نام کامل حقیقیام
را بیان کنم.
لینک نظرسنجی درباره پرسش بالا در فیسبوک
صفحه فیسبوک کتاب «نجواهای نجیبانه: نقد نظام
جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن»
لینک نامه فاطمه کروبی به صادق لاریجانی، ۳۱
شهریور ۱۳۹۰، بازنشر در کتاب «نجواهای نجیانه»، صفحه ۱۸۲۵
منبع:
کتاب «نجواهای نجیبانه: نقد نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن(نامهها، نوشتارها، گفتارها)، ویرایش چهارم، صفحه ۱۸۵۷؛ وبسایت «پژواک ایران»؛
وبسایت «گویا من»
بااین که من در زمان انتخاب ریاست خاتمی در 16 سال قبل که هاشمی رفسنحانی مخالف خاتمی بود ودر نظرداشت ناطق نوری برنده بشود ولی عملا مردم با شرکت ورای بالا خاتمی رل انتخاب کردن.من یکی از محافظان در دور انتخابات 1376 او در مقطعی بودم.
پاسخحذف