صفحات

۱۳۹۰ دی ۲۳, جمعه

معرفی کتاب «نجواهای نجیبانه: نقد نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن»






معرفی کتاب
«نجواهای نجیبانه: نقد نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن»



چهارمین و جدیدترین ویرایش کتاب «نجواهای نجیبانه: نقد نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن (نامه‌ها، نوشتارها، گفتارها)» در ۱۹۱۳ صفحه (۴۷۴ عنوان مطلب) منتشر گردید. در این کتاب، بیش از ۱۲۰ نامه خطاب به آقای خامنه‌ای، از جمله ۱۳ نامه از محمد نوری‌زاد و چندین نامه خطاب به آقای خمینی، از جمله نامه‌های آیت‌الله منتظری، و نیز بسیاری مطالب انتقادی تاریخی دیگر در نقد رژیم جمهوری اسلامی، منتشر شده است.

جمع‌آوری، ویرایش و تدوین این کتاب، توسط ع. خ. با نام مستعار «آزاد آزاده» صورت گرفته است.

در ادامه این مطلب، با استفاده از «سخن آغازین» کتاب، ابتدا به صورت اجمالی به معرفی بخش‌های مختلف کتاب پرداخته می‌شود و سپس «سخن فرجامین» کتاب که دربردارنده نامه سرگشاده آزاد آزاده خطاب به آقای خامنه‌ای است، ذکر می‌گردد.

متن کامل ویرایش چهارم این کتاب، به صورت پی‌دی‌اف (PDF) در ۱۹۱۳ صفحه، در لینک های زیر قابل دانلود است (بدون نیاز به فیلترشکن)




ساختار و فصل‌بندی کتاب «نجواهای نجیبانه»

پس از «سخن آغازین»، در بخش دوم کتاب، «پیش‌درآمد» قرار دارد که در آن، با توجه به اینکه محور کتاب، «نقد نظام جمهوری اسلامی و رهبران آن» است، جهت آشنایی خوانندگان با زندگینامه و پیشینه برخی چهره‌های شاخص نظام جمهوری اسلامی، و نیز برخی چهره‌های برجسته ناقد این نظام، که در کتاب «نجواهای نجیبانه» مطالب تفصیلی از آنها ذکر شده است؛ و نیز به منظور آشنایی با حوادث و وقایع مهم و تأثیرگذار مربوط به انقلاب و جمهوری اسلامی، از جمله حوادث پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، برخی مدخل‌ها و جدول‌های مرتبط، از دانشنامه اینترنتی «ویکی‌پدیا»، (wikipedia.org)، استخراج گردیده و پس از ویرایش و پیرایش شکلی، در این بخش آورده شده است. در ادامه بخش «پیش‌درآمد»، سه مطلب گزارشی - تحلیلی در ارتباط با برخی نامه‌های سرگشاده به آقای خامنه‌ای و پیامدهایی که برای نویسندگان آن داشته است، ذکر شده است.

بخش سوم کتاب، به نامه‌هایی می‌پردازد که خطاب به آیت‌الله خمینی، بنیان‌گذار و نخستین رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران، نگاشته شده است. البته تنوع و تعداد نامه‌هایی که مخاطب آنها آیت‌الله خمینی است، نسبت به آقای خامنه‌ای، کم‌تر است؛ زیرا اولاً با توجه به شرائط انقلابی و جنگی و جنبه کاریزماتیک شخصیت آقای خمینی، و نیز با ملاحظه شرائط جسمی و روحی او، نامه‌های انتقادی کم‌تری خطاب به او نوشته شده است؛ ثانیاً در صورت نوشته شدن، این نامه‌ها، به‌ویژه با توجه به محدودیت‌های امکانات اطلاع‌رسانی در زمان حیات آقای خمینی، کم‌تر انتشار علنی یافته‌اند. علاوه بر این، مدت رهبری آقای خامنه‌ای، (تا کنون، ۲۲ سال)، بسیار بیش‌تر از آقای خمینی، (۱۰ سال)، بوده است.

اما در عین حال، یکی از معدود کسانی که توانست تا حدودی بی‌پرده با خمینی سخن بگوید، آیت‌الله حسینعلی منتظری (وفات: ۲۹ آذر ۱۳۸۸)، شاگرد، رفیق و همراه آقای خمینی در طول حدود چهل سال، و قائم‌مقام رهبری طی سال‌های ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷ می‌باشد؛ البته از آنجا که نامه‌های آقای منتظری، در ضمن کتاب «خاطرات» او آمده است، و در بخش پنجم کتاب، یک فصل کامل از خاطرات او نقل شده است، بنا بر این، نامه‌های او نیز در بخش پنجم کتاب آمده است.

علاوه بر مکاتبات آقایان منتظری و خمینی در بخش پنجم، نامه‌های افراد و جریان‌های شاخص زیر خطاب به آقای خمینی نیز در بخش سوم کتاب آمده است:

۱- دکتر ابوالحسن بنی‌صدر؛ اولین رئیس‌جمهور ایران بعد از انقلاب، عضو شورای انقلاب و فرمانده کل قوا.

۲- آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی؛ دارای سمت‌های: عضویت در شورای انقلاب، رئیس مجلس، رئیس‌جمهور، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان رهبری.

۳- آیت‌الله دکتر محمد حسینی بهشتی (وفات: ۷ تیر ۱۳۶۰)؛ دارای سمت‌های: عضویت در شورای انقلاب، دبیرکلی «حزب جمهوری اسلامی»، ریاست دیوان عالی کشور، ریاست قوه قضائیه و نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی.

۴- مهندس مهدی بازرگان (وفات: ۳۰ دی ۱۳۷۳)؛ رئیس هیأت مدیره خلع ید از شرکت نفت انگلیسی در زمان ملی شدن صنعت نفت در دولت دکتر محمد مصدق، از اعضای مؤسس و اولین دبیرکل «نهضت آزادی ایران»، اولین نخست‌وزیر ایران در دولت موقت بعد از انقلاب ۱۳۵۷ و نماینده مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی.

۵- «نهضت آزادی ایران»؛ از جریان‌های شاخص مؤثر در پیروزی انقلاب اسلامی که در سال ۱۳۴۰ توسط مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی (وفات: ۲۳ فروردین ۱۳۸۱)، آیت‌الله محمود طالقانی (وفات: ۱۹ شهریور ۱۳۵۸)، احمد صدر حاج سیدجوادی و چند نفر دیگر، تأسیس گردید.

۶- آیت‌الله محمدکاظم شریعتمداری (وفات: ۱۴ فروردین ۱۳۶۵)؛ یکی از مراجع بزرگ تقلید؛ او در سال ۱۳۴۲ و در آغاز مبارزات انقلابی، به منظور مصون نگه‌داشتن آقای خمینی از محاکمه، همراه با سه نفر دیگر (آیت‌الله شهاب‌الدین مرعشی نجفی، آیت‌الله محمدهادی میلانی و آیت‌الله محمدتقی آملی) و با پیگیری دکتر مظفر بقائی کرمانی (محمد کتیرائی!) و همکاری سرلشگر حسن پاکروان (رئیس ساواک، دوست بقائی کرمانی)، مرجعیت آقای خمینی را تأیید و اعلام نمودند. (توضیح: بقائی کرمانی از بنیانگذاران و دبیرکل «جبهه ملی» و نیز از مؤسسان «حزب زحمتکشان ملت ایران» بود؛ او سپس از مخالفان محمد مصدق شد و به حمایت از کاشانی پرداخت. بقائی کرمانی در زمستان سال ۱۳۶۵ به طرز مشکوکی در زندان جمهوری اسلامی، با پرونده‌ای با نام خانوادگی کتیرائی، مرده شد! حسن پاکروان نیز در ۲۲ فروردین ۱۳۵۸، اعدام گردید.)

۷- آیت‌الله محمدرضا گلپایگانی (وفات: ۱۸ آذر ۱۳۷۲)؛ از مراجع بزرگ تقلید.

۸- آیت‌الله مرتضی پسندیده (وفات: ۲۲ آبان ۱۳۷۵)؛ برادر بزرگ‌تر آقای خمینی، که با توجه به فوت پدر آنان در دوران کودکی، نقش سرپرستی آقای خمینی را بر عهده داشته است و جزء اساتید او نیز بوده است. آقای پسندیده، از مبارزان سیاسی پیش از انقلاب بود و پس از انقلاب نیز وکالت آقای خمینی در امور شرعی را به عهده داشت.

۹- حجت‌الاسلام علی‌اکبر محتشمی‌پور؛ وزیر کشور کابینه آقای میرحسین موسوی (نخست‌وزیر) در زمان ریاست‌جمهوری آقای خامنه‌ای.

در بخش چهارم کتاب، بیش از ۱۲۰ نامه خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای، آمده است. آقای خامنه‌ای از چهره‌های شاخص و اساسی انقلاب و نظام است. او علاوه بر مبارزات پیش از انقلاب، نقشی اساسی در تأسیس و استقرار این نظام داشته است. او نه تنها از سال ۶۸ تا کنون، به عنوان رهبری، برترین مقام جمهوری اسلامی ایران بوده است، بلکه پیش از آن نیز به مدت ۸ سال در مقام ریاست‌جمهوری قرار داشته است؛ و به این ترتیب، در ۳۰ سال گذشته، مقام‌های دوم و اول نظام را در قبضه قدرت داشته است و این خود، حاکی از نقش و مسؤولیت اساسی او در سرنوشت نظام و ایران و مردم آن می‌باشد.

بخش پنجم کتاب، به «سایر نامه‌ها، نوشتارها و گفتارها»یی می‌پردازد که خارج از چهارچوب بخش‌های پیشین قرار می‌گیرند؛ این بخش، نزدیک به ۷۰ عنوان اصلی، از جمله ۷ بخش عمده زیر را در خود جای داده است:

۱- بیانیه و کتاب «نهضت آزادی ایران» در تفصیل و تحلیل ولایت مطلقه فقیه؛

۲- فصل دهم کتاب «خاطرات آیت‌الله حسینعلی منتظری» با عنوان «غوغای برکناری»، که مهم‌ترین بخش خاطرات آقای منتظری است و عمدتاً به حوادث مرتبط با برکناری او از قائم‌مقامی رهبری در سال ۱۳۶۸ و نیز موضوع اعدام‌های زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ می‌پردازد و در ضمن آن، مکاتبات میان آقای منتظری و آقای خمینی و نیز برخی مکاتبات دیگر، همراه با اسناد و پیوست‌های مرتبط نیز عیناً نقل شده است.

۳- نامه موسوم به «رنجنامه» حجت‌الاسلام احمد خمینی (وفات: ۲۵ اسفند ۱۳۷۳)، خطاب به آقای منتظری.

۴- گزیده‌ای از نجواهای نجیبانه علی‌اکبر سعیدی سیرجانی (وفات: در تاریخی میان تیرماه تا آذرماه ۱۳۷۳).

۵- گزیده‌ای از سایر نجواهای نجیبانه دکتر محمد نوری‌زاد در سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰.

۶- اسناد سه‌گانه فاش‌شده دستگاه قضائی جمهوری اسلامی ایران در مورد «جنایت کهریزک»؛ این اسناد عبارتند از: «قرار نهایی بازپرس دادسرای نظامی تهران برای ۲۲ متهم جنایت کهریزک»، «کیفرخواست دادستان نظامی تهران علیه ۱۲عامل متهم جنایت کهریزک» و «حکم صادره توسط دادگاه نظامی برای جنایت کهریزک».

۷- نامه سرگشاده دکتر محسن کدیور، خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان رهبری، مبنی بر استیضاح آقای خامنه‌ای؛ آقای کدیور در این نامه، ضمن برشمردن تخلفات اخلاقی، حقوقی و کیفری رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران، بر اساس قوانین موجود در جمهوری اسلامی، به نقد و ارزیابی تفصیلی- تحلیلی کارنامه ۲۱ ساله رهبری آقای خامنه‌ای می‌پردازد.

کتاب با «سخن فرجامین» به پایان می‌رسد که در آن، ضمن پیش چشم داشتن تمام مطالب این کتاب، نامه‌ای کوتاه با عنوان «شرط بلاغ»، به قلم ویراستار و تدوینگر کتاب، با نام مستعار «آزاد آزاده»، خطاب به آقای خامنه‌ای نگاشته شده است؛ در این نامه، بدان امید که پایان این کتاب، آغاز نیک‌فرجامی آقای خامنه‌ای باشد، بار دیگر، او به در پیش گرفتن راه صواب و سداد و اتخاذ طریق دوستی و وداد و احتراز از عناد، دشمنی، دشمن‌تراشی و دشمن‌اندیشی دعوت شده است.


رویکرد کتاب «نجواهای نجیبانه»

جهان سیاست، جهان نقد و تحلیل و ارزیابی کردار، گفتار و افکار سیاستمداران و مجریان نظام‌های سیاسی، برای تدبیر و تمشیت بهتر امور، جهت وصول به رفاه، آزادی و عدالت برای انسان‌ها است، نه جایگاه تقدس، تملق، تظاهر و تزویر. بنا بر این، در وادی سیاست، هیچ‌کس، در هیچ عنوان و جایگاهی، در مقامی الوهی و فراتر از نقد، نظارت و سنجش نمی‌نشیند؛ هدف از تدوین این کتاب نیز، با چنین نگاه و رویکردی به سیاست و سیاستمداران، آگاهی‌رسانی به منظور رسیدن به آزادی، عدالت و رفاه ایرانیان است. بر همین اساس، و نیز به منظور رعایت اختصار در تیترها، در این کتاب، آگاهانه و عامدانه معمولاً از عناوینی نظیر آیت‌الله، حجت‌الاسلام، مهندس، دکتر و... در تیترها و مطالبی که توسط اینجانب درج شده، استفاده نشده است و این امر، به هیچ وجه، بیانگر تحقیر، بی‌احترامی یا نادیده گرفتن تلاش‌های علمی صاحبان این عناوین نیست.

البته اینکه در این کتاب، عمدتاً نامه‌هایی منتشر شده که مخاطب آنان آقایان خمینی و خامنه‌ای هستند، بدین معنا نیست که تنها مسؤول شرائط امروز ایران، این دو نفر هستند، بلکه آنها به عنوان سرسلسله و رأس هرم قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران، مخاطب قرار گرفته‌اند؛ رویکرد کتابِ «نجواهای نجیبانه»، «نقد نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن» است و در «نقد نظام»، همه مسؤولان، مسؤول‌اند و بزرگ‌ترین مسؤولان، بیش‌ترین مسؤولیت را دارند؛ البته مردم نیز مسؤولیت دارند و وظیفه آنان، نقد و پاییدن و پالایش مسؤولان و انتخاب و به کار گماردن انسان‌های شایسته است؛ وقتی نظام و ساختاری با محک نقد سنجیده می‌شود، بدی‌های آن نمایان می‌گردد، و برای سازگار کردن ناسازه‌ها و رفع نقصان‌ها، راه‌حل ارائه می‌شود و برای خروج از مازهای پیچ در پیچ و بن‌بست‌های بلند، راه برون‌رفت نشان داده می‌شود؛ و این، رهبران و مسؤولان هستند که باید با استقبال از منطق نقد و گفتگو و احتراز از استبداد و خودرأیی، به محتوای این نقدها توجه کنند و راه صحیح و سازنده در پیش گیرند. بنا بر این، رهبران هر نظام و ساختاری، چون هدایتگر سایر کارگزاران، الگو و نمونه نمایان جامعه، معمار بنا و مبنای نظام، و سلسله‌جنبان، تخصیص‌دهنده و جهت‌دهنده «منابع کمیاب قدرت، ثروت، معرفت [علم، دانش] و منزلت اجتماعی» هستند، از نظر اخلاقی، عقلی، قانونی و دینی، بزرگ‌ترین نقش را در ساختن یا سوختن آن نظام و آبادانی یا ویرانی آن ساختار و به دنبال آن، رفاه و به‌زیستی یا درد و رنج مردمان ساکن در اجتماع این ساختمان دارند؛ و صد البته، در این میان، نباید از نقش مردم و آگاهی یا ناآگاهی آنان و تأثیر فرهنگ بر سیاست، که تأثیری اساسی، مبنایی و ماندگار است، چشم پوشید؛ مردمی که باید در انتخابی دقیق و آگاهانه، افرادی را برای تصدی مناصب گوناگون کشور، برای دوره زمانی معین و محدودی، به کار گمارند و همواره آنها را در منظر نقد و نظارت خود داشته باشند و آنان را خادم خود بدانند نه رئیس، رهبر و سرور خود.


چند نکته درباره کتاب «نجواهای نجیبانه»

۱- در انتخاب نوشتارهای این کتاب جهت انتشار، هیچ‌گونه جهت‌گیری خاصی، أعم از سیاسی، مذهبی، صنفی و...، لحاظ نشده است؛ و البته حُسن و ویژگی کتاب «نجواهای نجیبانه»، این است که نامه‌ها و نوشتارهایی که ممکن بود در دستان تطاول‌گر خزان زمان و بدون ثبت ماندگار، به دامان نسیان سپرده شوند - به‌ویژه با توجه به اینکه نویسندگان برخی از آنها نامشخص یا غیرمشهور هستند - اینک به صورت یکجا، و بدون هرگونه دخل و تصرف یا جهت‌گیری خاص در انتخاب نوشتارها، ثبت و ماندگار شده‌اند؛ و کارنامه‌ای هستند از داوری مردمی که امروز و دیروز، تحت تدبیر یا بی‌تدبیری حکومت جمهوری اسلامی، زندگی کرده‌اند و طعم تلخ این نظام را با جسم و جان چشیده‌اند، برای به‌سازی، به‌زیستی و به‌روزی فردا و داوری تاریخ و آینده و البته داوری‌های وجدان‌های بیدار امروز، که با توجه به تنوع نویسندگان و شیوه بیان آنها، می‌توانند قضاوتی کلی و منصفانه نسبت به دیروز و امروز فراهم آورند و دورنمایی امیدبخش برای فردا ترسیم سازند.

۲- نامه‌ها و نوشتارهایی که در این اثر مطرح شده، بدون هیچ‌گونه تغییر محتوایی - به‌جز در موارد ضرورت که در کروشه، []، قرار گرفته است - بازنشر شده است و صرفاً به لحاظ علائم نقطه‌گذاری، و نیز اصلاح اغلاط املایی و نگارشی، تغییرات شکلی ویرایشی‌ای به منظور یکدست‌سازی مطالب جهت انتشار به‌صورت کتاب، إعمال شده است؛ البته نهایت دقت و تلاش، صورت گرفته است تا متنی منقح، منظم، پیراسته، یکدست و بدون غلط ارائه گردد.

۳- نامه‌های نشریافته در این کتاب، به‌جز در برخی موارد معدود، بدون هیچ‌گونه توضیح، مقدمه و مؤخره‌ای ذکر شده است تا خواننده بتواند مستقلاً و بدون پیش‌داوری یا پیش‌زمینه‌ای، با مطالب مواجه گردد. البته در مواردی، بخشی از جملات شاخص و مهم متن، به صورت تیتر انتخاب شده است تا کسانی که فرصت مطالعه متن کامل نوشتار را ندارند، بتوانند با مطالعه تیترها، نمای اجمالی آن را نظاره کنند.

۴- مطالب کتاب، صرفاً بر اساس تقدم و تأخر زمانی، در فصل‌های جداگانه، بر اساس شماره‌بندی دقیق، مرتب گردیده است.

۵- با توجه به حجم انبوه مطالب، مجبور شدم اندازه قلم متن را کمی کوچک‌تر انتخاب کنم و صفحات و پاراگراف‌ها را فشرده‌تر سازم، تا بتوانم در حجم کم‌تری، مطالب بیش‌تری را ارائه نمایم؛ با وجود این، صفحات کتاب به ۲۰۰۰ صفحه نزدیک شد. البته می‌شد کتاب را در دو یا سه جلد منتشر ساخت، اما به دلایل گوناگون، ترجیح دادم همه مطالب در یک مجلد، انتشار یابد.

۶- در این کتاب، معمولاً منبع مطالبی را که از کتاب‌های منتشرشده، به صورت چاپی یا الکترونیکی، یا وبسایت‌های رسمی خاصی - که مطلبی را برای اولین بار یا به مستندترین صورت آورده‌اند - نقل شده، ذکر کرده‌ام، اما در مورد منبع نامه‌ها یا نوشتارهایی که در وبسایت‌ها یا وبلاگ‌های گوناگون درج شده است، با توجه به اینکه یک مطلب، ممکن بود در سایت‌های بسیاری نقل شده باشد - و من نیز در بسیاری موارد، یک مطلب را از سایت‌های گوناگون، اخذ و تطبیق کرده‌ام و پس از اصلاح و ویرایش شکلی و یکدست‌سازی با سایر مطالب کتاب، و در مواردی، حروفچینی دوباره، آن را از صورت انتشار اینترنتی به صورت کتاب درآورده‌ام - و نیز نظر به اینکه پس از مدتی، ممکن است دیگر مطلب، از آن سایت حذف شده باشد و لینک مطلب به «لینک مرده» تبدیل شده باشد، یا به هر دلیلی، سایت یا نوشتار از دسترس خارج شده باشد، معمولاً از ذکر این‌گونه منابع خودداری کرده‌ام؛ ضمن اینکه با جستجوی متن مطالب در موتورهای جستجوی اینترنتی، می‌توان به منابع موجود آنها دست یافت.

۷- به منظور آگاهی خوانندگان گرامی که مطالب ویرایش سوم کتاب را مطالعه کرده‌اند، در فهرست مطالب ویرایش چهارم، زیر شماره عنوان مطالب و نجواهای جدیدی که نسبت به ویرایش پیشین اضافه شده‌اند، خط کشیده شده است.


درخواست آزاد آزاده از خوانندگان کتاب «نجواهای نجیبانه»

ضمن دعوت از همه هموطنانم جهت مطالعه این اثر، که بیان چکیده و شالوده و پالوده شرنگ‌هایی است که در زمهریر سرد و زرد جمهوری اسلامی به جسم و جان ایران و ایرانی وارد آمده است، از آنان درخواست دارم از هر طریق ممکن، از جمله پست الکترونیک، وبلاگ‌ها، وبسایت‌ها، شبکه‌های اشتراک مطالب، شبکه‌های اجتماعی و...، در مورد این اثر، اطلاع‌رسانی کنند و آن را در دید و دسترس همگان، و از جمله یکی از مخاطبان این نامه‌ها، آقای علی خامنه‌ای، و نیز سایر مسؤولین کشوری و لشکری جمهوری اسلامی قرار دهند، تا همه از زبان دلسوزترین، نجیب‌ترین و متین‌ترین مردمان این سرزمین، بیش از پیش از سرمای استخوان‌سوز و جانکاه زمهریر تزویر و تظاهر جمهوری اسلامی ایران و آنچه در این ۳۲ سال بر این مُلک و ملت رفته آگاهی یابند.

درخواست دیگر من از هم‌وطنان آگاهی‌دوستم در سراسر جهان، این است که اگر نامه یا نوشته‌ای دارند که رهبران جمهوری اسلامی را مورد خطاب مستقیم یا غیرمستقیم قرار داده و کردار، گفتار و افکار آنان را در ترازوی نقد قرار داده و از چشم من دور مانده و در این کتاب، مطرح نشده است، و نیز نامه‌های تازه انتشاریافته را به پست الکترونیک من، ارسال نمایند تا در ویرایش‌های بعدی کتاب، منتشر گردد.

و در نهایت، از ایرانیان عزیز تقاضا دارم مرا از ‌انتقادها، نظرها و پیشنهادهای خود محروم نفرمایند و نواقص و خطاهای احتمالی کتاب را برای من ارسال نمایند.

با امید به دستیابی به آزادی، عدالت و رفاه برای همه ایرانیانِ آزادی‌خواه آزاده و رهایی پایدار از سیاهی و تباهی استبداد، از طریق آگاهی استوار و حقیقی.


سخن فرجامین کتاب «نجواهای نجیبانه»

در فرجام کتاب، به نظرم رسید که من نیز به سهم خود، به عنوان کسی که تمام نامه‌ها، نوشتارها و گفتارهای این کتاب را به دقت خوانده، و حوادث و اخبار سالیان گذشته را با نگاهی تحلیلی - انتقادی رصد نموده است، «شرط بلاغ» را با در نظر داشتن تفصیل، اطناب و بسندگی مطالب این کتاب، به اختصار و ایجاز، به جای آورم که:
«گفتم که: الف؛ گفت: دگر؟ گفتم: هیچ
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است» (شیخ بهائی)

هرچند به‌جای یک حرفِ الف، حداقل با توجه به همین کتاب، بارها و بارها از الف تا یاء گفته شده و دلسوزانه و خیرخواهانه، با وجود دردها و رنج‌ها، بیش از هزار صفحه سخن متقن و متین، همراه با راه حل و پیشنهاد، گفته شده و ظاهراً در خانه پاسخگویی نبوده است یا اگر بوده است، خود را به خواب زده است و آیا می‌توان کسی که خود را به خواب زده است، بیدار کرد!؟ اما باز هم «در نومیدی، بسی امید است!»، و هرچند یکی از مخاطبان این نامه‌ها، آقای خمینی، از جهان، رخت بربسته است و قضاوت را بر عهده وجدان مردمان و تاریخ نهاده است، اما مخاطب دیگر این نوشتارها و گفتارها، آقای خامنه‌ای، هنوز در میان ماست و با وجود اینکه بنا بر اخبار معتبر و شواهد گوناگون از منابع مختلف، بسیاری از این مطالب را دیده و خوانده است، اما به هر دلیلی و بی هیچ توضیحی، هیچ‌گاه گوش شنوایی برای این خیرخواهی‌ها نداشته است و پاسخی برای سؤال‌های پردردِ مردمِ رنج‌دیده ارائه نداده است؛ اما بار دیگر، من نیز با دست ناتوان و قلم قاصرم، بر این درب بسته می‌کوبم و آقای خامنه‌ای را، این بار نه با یک نامه، بلکه با یک کتاب‌نامه، که روایتی است تلخ از زمهریری سرد و سوزان در سرزمینی نیم‌سوخته، با نوشته زیر، ناصحانه و مشفقانه، مخاطب قرار می‌دهم، بدان امید که «پایان شب سیه، سپید» باشد:

نامه سرگشاده «آزاد آزاده» (ع. خ.) به خامنه‌ای،
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۰

«شرط بلاغ»

آقای خامنه‌ای! پیش از تبدیل این «نجواهای نجیبانه» به فریادهای خشمگینانه، به آنها توجه کنید!

امیدوارم فرجام این کتاب، آغاز نیک‌فرجامی شما باشد!


«من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
محل قابل و آنگه نصیحت قائل
چو گوش هوش نباشد، چه سود حُسن مقال؟!» (سعدی)

جناب آقای خامنه‌ای!
این نامه، در فرجام کتابی است که در آن، بخشی از نامه‌ها و نوشتارهایی را که در «نقد نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن» نگاشته شده است، گرد آورده‌ام و آن را «نجواهای نجیبانه» نامیده‌ام؛ هرچند شما این نوشتارها و بسی بیش از اینها را، که انتشار علنی نیافته‌اند و کسانی سربسته و در خفا، با شما و سَلَف شما آقای خمینی، درد دل و سوز جان گفته‌اند، خوانده‌اید؛ سخنان اهل نظران نجیب، دلسوز و دردمند این نجواهای متین، متقن و منطقی، که عاشقانه «داوِ اول بر نقدِ جان»(۱) زده‌اند، و هر یک به زبانی، روایتگر زمهریر سرد ایران‌زمین بوده‌اند، و برای رهایی از بن‌بست‌ها، راه‌های برون‌رفت و پیشنهادهای پایداری‌بخش ارائه داده‌اند، مرا از گفتن هر کلامی و نوشتن هر بیانی بی‌نیاز می‌کند، اما من نیز وظیفه خود دانستم «شرط بلاغ» را به جای آورم و ناصحانه از شما تقاضا کنم که پیش از تبدیل این «نجواهای نجیبانه» به فریادهای خشمگینانه، به آنها توجه کنید. امیدوارم ملول نشوید و «محل قابل» برای «نصیحت قائلان» باشید و پند گیرید؛ نمی‌خواهم ناامید شوم و بدانجا رسم که: «چو گوش هوش نباشد، چه سود حُسن مقال؟!»

آقای خامنه‌ای!
اگر تا کنون غبار غفلت، تغافل، غرور یا ناآگاهی، یا استلزامات ناشی از ساختار قانونی، یا عذرها و قصورها و تقصیرهای حکومتی، یا موقعیت‌های نقشی، یا إعمال نظرها و سلیقه‌های سایر تصمیم‌سازان پیدا و پنهان، یا هر توضیحی که خود می‌دانید و شایسته است صادقانه و شجاعانه در پیشگاه ایرانیان بر زبان آورید، مانع از رسیدن شما به طریق صواب و سزاوار این مُلک و ملت شده است، در فرجام عمر، به خود آیید و اگر آیت و نشانه الله هستید، این نشانه را در عمل نشان دهید و خدا را در نظر آورید و فراتر، بیش‌تر و پیش‌تر از آن، اخلاق، انصاف، مدارا، مروّت و انسانیت، پیشه سازید و بدانید که تصمیم شما می‌تواند تصمیمی سرنوشت‌ساز یا سرنوشت‌سوز باشد و شما را در پیشگاه وجدان خودتان، تاریخ و مردم ایران و جهان و نیز خداوند، سربلند یا سرافکنده سازد و نسل‌هایی را بسوزاند یا زنده کند؛ و بدانید که مردم انقلاب‌گزیده ایران، اینک پس از گذار از کوران دوران خفقان و تجربه‌های تلخ و سازنده آن، دیگر اهل انتقام و اقدام انقلابی نیستند و اگر صداقت و حقیقت را ببینند و بشنوند، سهم خود را نیز در خوب و بد گذشته درمی‌یابند؛ پس امیدوار باشید که بر خطاکارانی که ندامت، پیشه سازند و صادقانه و شجاعانه بر خطاهای خود اقرار نمایند و از ستمدیدگان، طلب بخشش و دلجویی کنند، ببخشایند، هرچند شاید فراموش نکنند.
امیدوارم فرجام این کتاب، آغاز نیک‌فرجامی شما باشد.

آزاد آزاده (ع. خ.)
۲۲/۲/۱۳۹۰

توضیح:
۱- اشاره به این بیت شعر از حافظ:
«اهل نظر، دو عالَم، در یک نظر ببازند
عشق است و داوِ اول، بر نقدِ جان توان زد» (داو: نوبت قمار).


-------------------------


در پایان کتاب، از همه کسانی که به هر طریقی، این امکان را دارند که بار دیگر آقای خامنه‌ای را متوجه مسؤولیت خطیر و تاریخی خود سازند، تقاضا دارم این کتاب را نیز به دست او برسانند، بدان امید که در پیرانه‌سر، بار دیگر از سر تأمل و عبرت، به این رنج‌نوشته‌های نجیبانه نظر نماید و بَصَر یابد؛ و شاید روزنه امیدی باشد در آینده پر از بیم و امید ایران‌زمین و نیز سرنوشت شخص ایشان و سایر تصمیم‌سازان نهان و آشکار جمهوری اسلامی.

امیدوارم مطالعه این اثر، راهی باشد به سوی رهایی ایرانیان آزاده آزادی‌خواه و عدالت‌طلب از زمهریر سرد و زرد تزویر و درد و رنج و جهل، و رسیدن به خنکای آرامش‌بخش بهار رنگارنگ و پر نقش و نگار رویش و شکوفایی در آزادی و آگاهی. ایدون باد!

آزاد آزاده (ع. خ.)
azadazadeh.ir@gmail.com



ناشر و رسانه شمایید!

«نجواهای نجیبانه» را به گوش همه برسانید!


آدرس اینترنتی صفحه دارای لینک‌های دانلود کتاب «نجواهای نجیبانه: نقد نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن (نامه‌ها، نوشتارها، گفتارها)»


آدرس صفحه فیس‌بوک کتاب «نجواهای نجیبانه: نقد نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن (نامه‌ها، نوشتارها، گفتارها)»


پست الکترونیک آزاد آزاده (ع. خ.)
azadazadeh.ir@gmail.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

*** نظرات شما بلافاصله منتشر می‌گردد ***