کتاب «نجواهای نجیبانه»
به کتابخانه «تولبار جنبش
سبز» اضافه شد
«نجواهای نجیبانه»، آزاد آزاده، ۲۳
بهمن ۱۳۹۰
کتاب «نجواهای نجیبانه:
نقد نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن (نامهها، نوشتارها، گفتارها» در ۱۹۱۳ صفحه به صورت کتاب الکترونیک پیدیاف و آنلاین به بخش کتابخانه «تولبار جنبش
سبز» اضافه گردید؛ تعداد دانلودهای رسمی «تولبار جنبش سبز» از مرز ۴۲ هزار دانلود گذشته است. در بخش معرفی «تولبار جنبش سبز» میخوانیم:
تولبار جنبش سبز، نیاز هر
سبزاندیش
«با امید به فردایی روشن و
رؤیایی سرشار از عبور، تمام همتمان را سبز کردیم تا به دروغ و تزویر نه بزرگی بگوئیم،
اما مافیای قدرت و ثروت حضور پرشورمان را برنتابید و ناشیانه به تقلب متوسل شد و
گستاخانه تحقیرمان نمود و وحشیانه اعتراض آراممان را به خاک و خون کشید و آزادمردان
و شیرزنانمان را به زندانها و بازجویان و شکنجهگران قرون وسطائی سپردند تا به خیال
خام خود ما را از ادامه مسیر سبزمان منصرف کنند. غافل از آنکه این جنبش مقدس سر
بازایستادن ندارد، زیرا درد ما درد جاه و مقام نیست. ما ایران را آباد و آزاد میخواهیم.
اقتصادی شکوفا و رو به تکامل میخواهیم. از بیکاری و فقر و فساد و اعتیاد بیزاریم
و ریشه همه آنها را در بیکفایتی مسئولان حکومتی میدانیم.
استراتژی اصلی تیم سازنده
تولبار جنبش سبز، گسترش آگاهیها از طریق تسهیل دریافت اخبار و منابع مرتبط با
جنبش سبز با عبور از سد فیلترینگ دولت کودتایی بنا شده است.
بیش از دو سال است که
مجدانه در این مسیر گام برمیداریم و با ارائه راه حلهای ابتکاری به مبارزه با
خفقان اطلاعاتی و خبری رفتهایم.
تیم سازنده تولبار جنبش
سبز وابسته به هیچ سازمان، حزب یا گروهی نیست. در این راه سبز و مقدس دست یاری به
سوی همه کنشگران سبزاندیش دراز میکنیم.
سبز باشید!»
جهت آشنایی بیشتر با
«تولبار جنبش سبز» و دانلود آن به وبسایت زیر مراجعه فرمائید:
××××××××××××××××××××××××××
داستان بازی های انقلاب ایران
پاسخحذفهمواره داستان انقلاب ایران موضوع جالبی برای فکر و بحث میان ما ایرانیان خواهد بود.
چه خوب می شد اگر جزو برنامه روزمره مان کمی هم به تاریخ نظری بیاندازیم. به سخنان و وعده هایی که با چه سرعتی به صورت متضاد تصویب و اجرا شدند.
قرار بود مردم برای خودشان تصمیم بگیرند، ناگهان از همان فرد نورانی بنیانگذار شنیدیم که حتی اگر همه هم بگویند نه ما رفتنی نیستیم. این کوتاه مقدمه ای است بر نوشته ای که امیدوارم توسط دیگران ادامه یابد و پخته گردد.
این داستان نگاه کوتاهی به بازی خامنه ای و رفسنجانی:
برای درک یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ حال حاضر ایران، کافی است نیم نگاهی به سیر مناصب خامنه ای داشته باشیم و اینکه چگونه توسط رفسنجانی دنبال می شده است :
> ریاست جمهوری: خامنه ای (1360-1368)- بعدی: رفسنجانی
> ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام: خامنه ای (1366-1368)- بعدی: رفسنجانی
> رهبری جمهوری اسلامی ایران: خامنه ای (1368-تا کنون)- بعدی: ؟؟؟
به نظرم اکنون دلیل حمایت رفسنجانی در مجلس خبرگان از خامنه ای برایمان روشن تر است.
حالا دلیل زمینه چینی برای حذف دیگرانی چون آیت الله منتظری و یا بزرگان کلیدی انقلاب را به انحا و اقسام مختلفی چون انگ کودتا و یا تصفیه فیزیکی متوجه می شویم:
چه چیز ساده تر از اینکه خامنه ای و رفسنجانی با تشکیل گروهی محرمانه کلیه صاحب منصبان انقلاب اسلامی را به نحوی از دور خارج کرده اند تا تنها خود باشند و خود:
انفجارهای عظیم دفتر نخست وزیری و ریاست جمهوری که تحقیق در مورد عاملان آنها به دلایل نامعلوم پیگیری نشد، درست چند روز بعد از سوء قصد کوچک و خنده دار به جان خامنه ای اتفاق افتاد که در آن دستی که شاید به عمد روی ضبط صوت قرار داده شده بود؛ مجروح (اوخ) گردد تا آقا هم جزو مصدومان باشد و در بیمارستان تا کسی شکی به جان آقا ننماید! و هم خدا آقا را در ذهن مردمان برای این نظام حفظ گردانیده باشد. (فقط نمی دانم چرا خدا چنین لطفی در حق دیگران نداشت و فقط شخص شخیص مظلوم سلطان علی!)
در سمت دیگر نیز، رفسنجانی نیز که در یک توفیق الهی دیگر در یک حرکت متحورانه بتول (همسرش) از تیر ضارب خلاصی یافت و ضارب که در دم کشته شد تا کسی نفهمد که بوده و از که دستور داشته است (البته اگر واقعا ضارب و تیری وجود داشته باشند).
در هر صورت بازی انقلاب ایران که به قول عده زیادی از کارشناسان، بازی استکبار جهت بهره مندی از نفت ارزان ایران بوده است، داستانی است که کم کم برای تاریخ روشن خواهد شد.
(برای اطلاعات بیشتر از نحوه و دلایل حمایت های غرب از شخص خمینی کافی است فیلم آخرین سخنرانی های شاه و نحوه صحبت او در مورد لزوم کار و درآمد بیشتر غربی ها برای دریافت نفت با قیمت منطقی تر و یا به مقالات متعددی مانند http://iranianuk.com/article.php5?id=46128 و یا فقط نیم نگاهی به محل تبعید خمینی (فرانسه!!! مهد خبرگزاری های آن روز) داشته باشید).
خوشبختانه اگر زمانی تنها عده انگشت شماری توانایی دیدن چنین حقایقی را داشتند و یا به اخبار و داستان های صدا و سیمای ایران شک داشتند، امروزه حداقل صدها هزار نفر در حال تجربه چنین درک و روشن بینی ای هستند. امری که پایان شب سیاه استبداد و کم فهمی را نوید می دهد.
زمانی می شد تک صداهای آگاه کننده را براحتی با انگ جاسوس و معتاد و همجنس باز و ... به زندان کشید و زیر شکنجه های دژخیمان نعلین پوش خاموش کرد اما امروز ننگ اتهامات زندانیان روشن فکر مستقیما متوجه تمامیت نظام دزد و جلاد فعلی ایران است.
با آروزی آگاهی همه مردمان ایران زمین
حقیقت دوست
با سلام خدمت دوست عزیز جناب آقای حقیقت دوست و با سپاس از نوشتار شما
حذفبه امید یافتن راهی به رهائی از راه آگاهی، بدون دادن هزینه های گزاف از جان و جیب مردم ایران زمین