جنایتها و خیانتهای
جمهوری اسلامی (۱۲):
انتخابات نبود، افتضاحات
بود و افتضاحتر از انتخابات، خاتمی بود
مسعود نقرهکار
حاج آقا.... از فرماندهان نیروی نظامی و از مسؤولین
انتخابات در وزارت کشور است. دوستی دیرینه من و او به جنگ و جبهه برمیگردد. از او
درباره انتخابات نهمین دور مجلس شورای اسلامی و شرکت سید محمد خاتمی میپرسم و نظر
میخواهم. میگوید:
"... مورد
انتخابات با حدود ضریب ۶۰ درصد خواسته رهبری تأمین شد. و متأسفانه کار تعداد بیشتری
از وکلا به دوره دوم افتاده شده، با این حال اکثریت مجلس اسلامی در خدمت و اختیار
بیت خواهد بود. اما مورد محوری یعنی حذف احمدی (منظور احمدی نژاد است) و تصفیه
هاشمی است. از مدتها پیش شروع شده. در مورد احمدی سریعتر انجام میشود. این کار
به عهده لاریجانی مجلس گذاشته شده است، در مورد هاشمی اما کار دشوارتر خواهد بود.
چون پر احمدی و طرحهایش جانی ندارند و اطرافیانش خودی هستند، میتوانند دور و برش
را خالی کنند اما در مورد هاشمی اینطور نیست. دنبالهها و وفاداران هاشمی بسیار ریشهدارند.
سهل نیست، حتی حذف او میتواند همراه با فتنهای دیگر باشد هولناکتر از فتنه قبلی،
فتنهای که تیشهای خواهد بود. بنابراین حتی در صورت جابجائی و برداشتن هاشمی از
شورای مصلحت و انزوای او کار مشکلتر میشود، کنترلاش را دشوارتر میکند، اگر در
شورا بماند قابل کنترلتر خواهد بود، و زیر نظر داشتناش سهلتر خواهد بود. البته حذف احمدی هم بدون پسامد نخواهد بود، اما آنها که انتخابات ۸۸ را هماهنگ
کردند ترتیب او را هم خواهند داد، احمدی اطرافیانش مالی و انباشته هستند، حفظ آنها
مستلزم نیروهای قابل اطمینانی است. گفتم قبل از حمله به احمدی باید اطرافیان احمدی
را جذب کنند که میکنند، با تضمینهای جانی و مالی، اینها اغلب نظامی و انتظامی و
سپاهی و پستهای حساس امنیتی کار میکنند. مشکل بعدی و اساسی انتخاب رئیس جمهور
است. حداد عادل و لاریجانی مجلس مورد نظر رهبری و بیت هستند، یکی برای مجلس و دیگری
برای قوه مجریه، عادل شایسته قوه مجریه نیست، با این پست مشکل خواهد داشت، لاریجانی
پشتش محکم است، اما برای آنها آدم خالصی نیست، ته دل با رفسنحانی است و این را
گزارشهای عینی و اطلاعاتی نشان داده، رهبری نظرش بیشتر لاریجانی است مشروط به اینکه
تردید نکنند که او خط و ربط از رهبری بگیرد، مثل برادرش لاریجانی قضائیه، که یک
شبهه هست و بود و نبودش هم تأثیری ندارد. ناماش و عناویناش بیشتر تابلوست. بیت
رهبری به او خط و ربط میدهد و او هم گوش به فرمان است. در صورتی که خیالشان از
لاریجانی مجلس راحت شود ۸ سال آینده قوه مجریه بیمه میشود، در واقع بیت میخواهد
هر سه قوه در راستای رهبری و بیت باشند.، بدون هیچ انحرافی، به هر حال یک خط و رسمی
اساسی و مهندسی شده است که روی آن دارند کار میکنند. البته نقاط حساسی دارد که باید
تماماً حل شوند، که حل میکنند، مثل انتخابات مجلس نهم، که انتخابات نبود،
افتضاحات بود. اگر به آن جهت داده نمیشد و کنترل نمیشد شکست انتخابات نمایان و
جهانی میشد. رهبری و "جلسه" پشت انتخابات بودند و آبرومندانه آن را
قالب کردند، به شکلی باورمند و قابل قبول. واقعیتی بود که نرخ حضور مردم آنقدر
رسوب کرده بود و چنان ناهماهنگ بود که طی سالهای بعد از انقلاب بیسابقه بود. در
کردستان، فارس و بلوچستان کمترین رأی را داشتیم، بیسابقه بود. اگر حضور سربازان
امام زمان، چه صبح و چه بعد از ظهر نبود، آبروریزی میشد. این برادران در دو وعده
رأی دادند، یک بار صبح و یک بار بعد از ظهر. و خب اینها جدا از رأیهائی بود که
قبل از شروع انتخابات در صندوق ریخته شده بودند و یا در نظر گرفته شده بودند،
خلاصه برادر انتخابات نبود افتضاحات بود.
در مورد خاتمی هم تعجبی نکردیم. میدانستیم او آدم فرومایه
و فرصتطلبی است. سالهاست او را میشناسیم، یادت نیست در دوران جنگ؟ در آن موقع
که مسؤولیت ارشاد را داشت؟ همیشه آلت فعل بیت امام بود، بیش از اندازه یک آدم
معمولی، فرومایگی دارد، با پیشنهاد هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد، با
پشتیبانی و پول هاشمی و پولهای بیتالمال و دولتی، و رأی آورد. در دو دوره ریاست
جمهوری هم فرومایگیاش را نشان داد، به نظر من شرافت اخلاقی ندارد. همان خواری
زمان امام را به دوران خامنهای و بیتاش آورده. به شیوه یک انسان مترقی خصلتهای
آخوندی به تمام معنا دارد، دروغ و ریا، شیادی و فرصتطلبی، عملاً چه در دوره اول و
دوم شرافت نشان نداد، این مرد در کار سیاسی اصلاً فرقی نکرده، تغییر نکرده، جسمش
فربه شده اما نه فکر و کارش، همان شیوههای ناجوانمردانه. با تبهکاری در خدمت و خیانت
به رژیم و مردم است. رأی او ادامه خصوصیات اخلاقی او بوده و هست، که در افتضاحات
مجلس نهم ادامه خصوصیات اخلاقی سابقاش است. بر خلاف جامعه، دوستان نزدیکش او را
بهتر میشناسند. هرگز منشأ اثر مثبت نبوده، جار و جنجال است. در این انتخابات هم این
مرد افتضاح کرد.(۱)
مورد جنگ و ادامه وضع موجود هم طرح مورد بحث است که چون در
مرحله مقدماتی میباشد، میباید حوصله داشت. سرخط "جلسه بیت" اما فعلاً
مسأله بسیار مهم اقتصاد هست. در مورد جنگ طرح دارند و مقدمتاً روی آن صحبت میکنند،
مسأله انرژی اتمی هم هست اما به اقتصاد اولویت داده شده، برای اینکه زیرسازها ویران
شدهاند، بیکاری بیداد میکند، فساد و دزدی بیداد میکند. نیروهای خلاق در حال
فرار بیشترند، باید بپذیریم ما هیچکدام دانش و استعداد سیاسی لازم را نداشته و
نداریم، قادر به حفظ جامعه و اداره چارچوب آن نیستیم. تحریمها بر مشکلات افزودهاند،
اما اگر تحریم هم نمیشدیم این فروریزی قابل انتظار بود. شخصاً با قاطعیت میگویم
هیچکس از مسؤولین و مردم در شرایط موجود مقصر نیستند، مقصر، انقلاب، مسؤول انقلاب و یاران انقلاب هستند. راهی جز زانو
زدن جلوی مردم و یاری خواستن از مردم نداریم. اگر جنگی شود مردم از مسؤولین جدا
خواهند بود و حمایت نخواهند کرد. مسؤولین خود میدانند که تنها ماندهاند. باید
سلاحهایمان رابر زمین بگذاریم و تسلیم مردم شویم. و شجاعانه از مردم خودمان
عذرخواهی کنیم و خدمتگزاری آنها بکنیم، ما باید از مردم عذرخواهی کنیم، آقائی بس
است، من به عنوان یک فرمانده نظامی ارشد و از مسؤولین، نخستین خدمتگذار خواهم بود
که سلاح بر زمین بگذارد و از مردم عذرخواهی و طلب بخشش کند....
زیرنویس:
* سلسله مطالبی
که دوازدهمین بخش آن را خواندید، اظهارات یکی از کارکنان سابق قوه قضائیه حکومت
اسلامی در شکنجهگاهها و زندانهای این حکومت، و در جبهه جنگ است. او به عنوان شاهد
تجاوز به دختران و زنان زندانی، شاهد شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی، از
گوشههایی از جنایتهای پنهان مانده جنایتی به نام حکومت اسلامی پرده بر میدارد.
(با توجه به اینکه در زندانهای حکومت اسلامی، شاغلین در زندانها از نامهای
متعدد و مستعار استفاده میکردند - و میکنند-، نامها و فامیلیها میتوانند واقعی
و حقیقی نباشند).
برای پیشبرد گفت و گوها قرارمان این شد که در صورت امکان یک
هفته مسائل مربوط به سالهای گذشته مطرح شود و یک هفته مسائل روز. راوی این سلسله
مطالب سال ۱۳۸۵ ایران را ترک کرده است و در یکی از کشورهای شرق آسیا پناهنده است،
او اما به دلیل شغلهای حساس و ارتباطهای گستردهاش به هنگام خدمت، هنوز با تعدادی
از فرماندهان سپاه و نیروهای انتظامی، کارکنان قوه قضائیه و روحانیون ارتباط دارد.
اطلاعاتی که پیرامون مسائل جاری داده میشود از طریق همین ارتباطهاست.
۱- "... به
گمان من (راوی این سلسله مطالب- م.ن)، علیرغم راه افتادن و رواج واژههای"
خودی و غیرخودی" در دوره اصلاحات، خود خاتمی غیرخودی نبوده و نیست و برای بیت
بیشتر یک خودی است و باید جزء "خواص" گذاشتش. هر دوره عدهای به بیت نزدیک
و بساط مرید و مرادی گسترده میشد. در زمان خمینی آنها که به خمینی وفادار بودند و
به بیت نزدیک بودند "مخلصین" بودند. اینها متدین بودند و به نحوی با او
ارتباط مکتبی داشتند یا در جبههها فعال بودند و هر ماه به حضور امام پذیرفته میشدند.
بیشتر هم فرمانده لشکرها و فرماندهها بودند، و خود من هم در میان آنها بودم. با
مردن خمینی "مخلصین" تبدیل شدند به "خواص"، دوره اصلاحات هم
"خودی" شدند. دوباره این کلمه "خواص" روی زبانها افتاد.
امروز بیشتر اطرافیان بیت را "خواص بابصیرت" میخوانند که به بیت خامنهای
نزدیکاند.
منبع: وبسایت «گویانیوز»
سایر بخشهای «جنایتها و خیانتهای جمهوری
اسلامی»:
------------------------------------
لطفاً از نوشتارهای زیر
نیز دیدن فرمائید
(نوشتارهای برگزیده
وبلاگ):
(به ترتیب، از نوشتارهای قدیمیتر به جدیدتر)
------------------------------
لطفاً در صورت امکان و
صلاحدید، عضو شوید:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
*** نظرات شما بلافاصله منتشر میگردد ***