صفحات

۱۳۹۱ خرداد ۶, شنبه

من هیچ وقت بر ضد انقلاب کاری نکرده‌ام، به هر حال، دیگر مهم نیست و من آماده اعدام هستم!




من هیچ وقت بر ضد انقلاب کاری نکرده‌ام،
به هر حال، دیگر مهم نیست و
من آماده اعدام هستم!


«آزاد آزاده»، ۶ خرداد ۱۳۹۱:

تیمسار سپهبد خلبان نادر جهانبانی، از شایسته‌ترین و شجاع‌ترین فرماندهان نیروی هوایی ارتش ایران در زمان محمدرضا پهلوی، به حکم صادق خلخالی، و در واقع، به دستور روح‌الله خمینی، در تاریخ ۲۲ اسفند سال ۱۳۵۷ بر روی پشت بام مدرسه علوی تیرباران شد.

ما باید از خود سؤال کنیم که چرا، آری چرا باید به خاطر افکاری انتزاعی و البته غیرانسانی، انسان‌های گوشت و پوست و خون و استخوان دار را به جوخه تیر یا به تیر اعدام و تیغ حذف بسپاریم؟! باید از خود بپرسیم... خود بپرسید...!

آری:

«دشمن، نه «شاه» بود و نه «شیخ» است
دشمن، هماره «جهلِ سیاه» است
گر وارهیم از قفس جهل،
ایران نه جای «شیخ» و نه «شاه» است
تا نیست رهنمای تو دانش،
کارَت خطا و خبط و گناه است» (اسماعیل خوئی)

به امید یافتن راهی به رهائی از راه آگاهی، بدون دادن هزینه‌های گزاف و بی‌حاصل از جان و جیب مُلک و مردم ایران زمین و بدان امید که بتوانیم در رهگذر باد، نگهبان لاله باشیم!
 

کیفرخواست دادگاه انقلاب اسلامی علیه نادر جهانبانی

روزنامه اطلاعات به تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۵۷ در خبری اسامی ۱۱ نفر از محکومین به اعدام را منتشر کرد؛ متن خبر به شرح زیر است:

«در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۵۷ دادگاه انقلاب اسلامی ایران جهت رسیدگی به کیفرخواست صادره از طرف دادستان انقلاب علیه ۱۱ نفر از متهمینی که جملگی از خائنین به ملت و عوامل سرسپرده رژیم دست‌نشانده بیگانه بودند و همچنین جنایتکاران مفسد فی الارض نیز می‌باشند تشکیل جلسه داد و پس از چندین ساعت رسیدگی و مشاوره سرانجام حکم اعدام را صادر کرد:
۱- سپهبد نادر جهانبانی فرزند امان‌الله معاون فرماندهی نیروی هوایی...»

وقتی سپهبد جهانبانی را برای محاکمه آوردند، کاغذی بر گردنش انداختند تا جرمش را بنویسند، اما به نظر می‌رسید او جرمی نداشت، کسی هم پیدا نشد شهادت دهد او جرمی انجام داده. پس روی کاغذ سفید نوشتند: «سپهبد نادر جهانبانی، عامل فساد»! متن حکم کیفرخواست که در دادگاه برای وی خوانده شد بدین شرح است:

«نادر جهانبانی با اشتغال در سمت‌های حساس نظامی و این اواخر ورزشی و نظایر آن با رژیمی که با ساقط کردن حکومت ملی شرعی به طریق غاصبانه و با اراده اجنبی در ایران سلطه پیدا کرده و مملکت را در جهت اراده اجنبی و در جهت خلاف شرع و مصلحت مملکت و ملت به قهقرا می‌برد و به نابودی می‌کشاند با اقدام علیه امنیت و قیام برای متزلزل کردن اساس استقلال و فساد در ارض و محاربه با خدا و نایب امام علیه السلام، مطابق قوانین الهی و قوانین جاریه در زمان ارتکاب جرایم تقاضای رسیدگی و صدور حکم اعدام و مصادره اموال شخصی ایشان و آن مقدار از اموال که به خاطر فرار از ادای دین به صاحبان اصلی به فرزندان و اقربای نزدیک انتقال یافته است از طرف دادسرای کل انقلاب اسلامی از دادگاه دارم.»




دفاعیات نادر جهانبانی

پس از ارائه متن کیفرخواست، هنگامی که نوبت به دفاعیات وی رسید، گفت:

«آنچه را که شما مطرح کردید، آن‌قدر مسخره و احمقانه است که من لزومی به پاسخ گفتن به آن نمی‌بینم، اما چند دروغ بزرگ گفتید که همراه با اتهام زدن‌های شما نشان می‌دهد که حکم شما علیه من مثلاً صادر شده و همچنین حکایتگر این حقیقت است که شما نه تنها مسلمان نیستید بلکه مشتی بی‌وطن، بی‌دین و مزدور که به دستور اربابانتان فقط و فقط قصد ویرانی کشور من و ارتش سرزمین مرا دارید.

پدر من جاسوس روس نبود، بلکه افسری ایرانی بود که در روسیه درس خوانده، من هم هرگز عامل کشوری نبودام بلکه در سال‌هایی که شما برای لقمه نان مزدوری، سر حسین را از این منبر به آن منبر می‌کشاندید، در آمریکا به عنوان بهترین و با استعدادترین خلبان ایرانی، بر اوج ابرها پرواز می‌کردم. حال شما چگونه به خود اجازه می‌دهید به من تهمت خیانت بزنید. شما از خود خجالت نمی‌کشید؟! شما از مردم شرم نمی‌کنید؟! شما از هزاران جوان ایرانی که من با همه تلاش در راه فراهم کردن وسایل ورزشی و ایجاد امکانات جهت تربیت روح و جسم آنها، در ماه‌های گذشته کوشیده‌ام، آزرم نمی‌کنید؟

شما که هستید؟! آیا به جز جمعی غارتگر و خونخوار و دور از هر نوع صفت انسانی، کسانی را می‌شناسید که چون شما بر هر آنچه ملی و ایرانی است تیغ بکشند؟! آقایان من پنجاه و یک سال به خوبی و نیکی زندگی کرده‌ام و قرارگاهم آسمان‌ها بود. پاسخی به یاوه‌گویی‌های شما ندارم. به دستوری که اربابانتان داده‌اند عمل کنید، ولی مطمئن باشید که مردم ایران خیلی زود از خواب فعلی بیدار می‌شوند و این تب که با دروغ و تزویر شما به آن در جان و روح آنها رخنه کرده، بسیار سریع‌تر از آنچه فکر کنید فرو خواهد نشست. آنگاه شما هستید و خشم ملتی که به تار و پود شما آتش می‌کشد.

من دفاع خاصی ندارم، ولی من هیچ وقت بر ضد انقلاب کاری نکرده‌ام، به هر حال، دیگر مهم نیست و من آماده اعدام هستم.»

سایت خبری روزآنلاین در مقاله‌ای با عنوان «نوبت خمینی شد» به خاطرات سفیر اسرائیل در ایران اشاره می‌کند که نوشته سپهبد جهانبانی ‏به احمد خمینی گفت: «من از توی عرب، ایرانی‌ترم».



------------------------------------


نوشتارهای مرتبط:











------------------------------------


لطفاً از نوشتارهای زیر نیز دیدن فرمائید
(نوشتارهای برگزیده وبلاگ):
(به ترتیب، از نوشتارهای قدیمی‌تر به جدیدتر)













































































------------------------------






لطفاً در صورت امکان و صلاحدید، عضو شوید:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

*** نظرات شما بلافاصله منتشر می‌گردد ***