صفحات

۱۳۹۲ شهریور ۱۶, شنبه

آمار «دو رقمی» مرگ دردناک کودکان بر اثر نوشیدن «جام مرگ» فقط در دو بیمارستان تهران


آمار «دو رقمی» مرگ دردناک کودکان
بر اثر نوشیدن «جام مرگ» فقط در دو بیمارستان تهران

شباهت بطری محلول لوله‌بازکن «صاف» و آب پرتقال «سن‌ایچ» باعث فریب کودکان شده است

چکیده:
سه هفته و سه مرگ برای کودکان زیر سه سال. این آماری است که بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان مفید می‌دهد. گذارتان به بیمارستان لقمان که بیفتد، آمار از این هم بالاتر می‌رود و تعداد بچه‌هایی که مرگ را از بطری‌های رنگارنگ شوینده‌های شیمیایی سر کشیده‌اند، دو رقمی می‌شود.



«نجواهای نجیبانه»: یک بار دیگر مدیریت نادرست، نبود نظارت دولت بر تولیدکننده‌ها و بی‌دقتی خانواده‌ها به علت گرفتاری‌های زندگی و معیشت، حادثه‌ای دردناک برای کودکان را در خاموشی و فراموشی ما ایرانیان رقم زد؛ فاجعه‌ای که هنوز هم ابعاد دقیق آن روشن نیست. خبرگزاری مهر در یکی از بخش‌های فرعی خود با عنوان «مجله مهر»، با انتشار گزارشی با عنوان «مرگ عجیب و بی‌سروصدای کودکان تهرانی» از فاجعه‌ای دردناک خبر داد؛ خبری که در میان خبرهای ناخوشایند بسیار امروز ایران، مورد توجه رسانه‌ها قرار نگرفت. بر اساس این گزارش، در سه هفته گذشته، حداقل سه مرگ فجیع، فقط در «مفید» بیمارستان تهران، برای کودکان زیر سه سال ثبت شده است؛ و بنا بر این گزارش، با در نظر گرفتن آمار بیمارستان «لقمان» تهران، تعداد قربانیان، دورقمی می‌شود؛ علت نوشیدن این جام مرگ نیز، شباهت بطری‌های جذاب و خوش‌رنگ محلول چاه‌بازکن «صاف» با مایع آب پرتقال «سن‌ایچ» بوده است؛ در کشورهای پیشرفته، برای تولید محصولاتی که دارای چنین خطراتی هستند، تمامی نکات لازم به لحاظ نوع بسته‌بندی، شکل، رنگ، طراحی ویژه برای درب بطری و... مد نظر قرار می‌گیرد و به خانواد‌ها و کودکان نیز آموزش‌ها و اخطارهای لازم داده می‌شود، اما در ایران، گویا صرفاً ملاحظات تجاری و فروش بیش‌تر مد نظر است؛  بخش «مجله مهر» خبرگزاری مهر در گزارشی، با در نظر داشتن مصلحت‌ها و ملاحظات تجاری-امنیتی! ضمن محو کردن اسم شرکت‌های ذکرشده بر روی تصویر بطری‌ها و سانسور نام آنها، نوشت:
«سه هفته و سه مرگ برای کودکان زیر سه سال. این آماری است که بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان مفید می‌دهد. گذارتان به بیمارستان لقمان که بیفتد، آمار از این هم بالاتر می‌رود و تعداد بچه‌هایی که مرگ را از بطری‌های رنگارنگ شوینده‌های شیمیایی سر کشیده‌اند، دو رقمی می‌شود.
پسر بچه سه ساله‌ای که هفته گذشته در بیمارستان مفید بستری شده بود، خیلی بی سر و صدا مرد. مثل بچه‌های دیگری که در بیست روز گذشته با مشکل مشابهی بستری شده بودند: سوختگی دستگاه گوارش با چاه‌بازکن معروف «ص» که شباهت زیادش به بطری یکی از نوشیدنی‌های معروف، دردسرساز شده است.
ماجرا از آنجا شروع شد که در یک هفته، دو مورد مشابه از مسمومیت گوارشی و سوختگی سطحی پوست به بخش ICU بیمارستان کودکان مفید گزارش شد. وجه تشابه هر دو مورد، چاه‌باز‌کن معروفی بود که بچه‌ها آن را به جای شربت سر کشیده بودند و وقتی چند روز بعد سومین مورد مشابه تکرار شد، کادر پزشکی بیمارستان مفید به فکر پیگیری افتادند.
ثمری، پرستار بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان مفید می‌گوید: «موارد زیادی از این مسمومیت گزارش شده و دلیل اصلی آن تشابه بسته‌بندی‌ها و جذابیت رنگ زرد و نارنجی برای بچه‌ها بوده که باعث شده مایع چاه‌بازکن «ص» را به جای شربت و آبمیوه سر بکشند.» مایعی به شدت قلیایی که به محض بلعیده شدن شروع به تخریب می‌کنند و حتی مراجعه یک ساعته بعد از حادثه هم کمکی به نجات کودک نخواهد کرد.
ثمری می‌گوید: «شوینده‌ها، سفیدکننده‌ها و چاه‌بازکن‌ها ترکیبات قلیایی قوی دارند که وقتی خورده می‌شوند، سوزانندگی زیادی ندارند. یعنی مثل اسیدها نیستند که کودک بعد از خوردن کمی از آن، مایع را بیرون بریزد. به همین دلیل، حجم زیادی از مایع خورده می‌شود و به سرعت بافت‌های مری را سوزانده و دستگاه گوارش را سوراخ می‌کند.»
شوینده‌ها و سفیدکننده‌ها قلیایی خطرناک‌ترین مواد شوینده هستند که از مواد اسیدی مثل جوهرنمک هم خطرناک‌تر عمل می‌کنند. جوهرنمک ممکن است سطح مخاط را بسوزاند و سوختگی منتشر و وسیعی در دستگاه گوارش ایجاد کند، اما قلیاها بافت را سوراخ می‌کنند و در برخی موارد راه‌های هوایی را متورم می‌کنند و کودک به دلیل کمبود اکسیژن از بین می‌رود. هر چه PH شوینده بالاتر باشد، آسیب بیش‌تر است و خوردن مقدار کمی از آن هم می‌تواند سطح تماس را از بین ببرد.
ثمری می‌گوید که مدتی قبل، وقتی موارد این‌چنینی زیاد شد یکی از پرستاران بیمارستان با شرکت تولیدکننده چاه‌بازکن «ص» تماس گرفته و این مورد را اطلاع داده است: «بعد از آن، این شرکت بسته‌های جدیدی با درِ پِرسی پیچی تولید کرد، اما این هم کمکی به کاهش مسمومیت‌ها نکرد. شاید چون رنگ بسته‌بندی‌ها هنوز برای بچه‌ها جذاب است یا چون مادرها در بطری‌ها را به اندازه کافی سفت نمی‌بندند.»
ثمری می‌گوید که بیمارستان مفید مشغول جمع‌آوری اطلاعات درباره موارد مشابه دیگر بیمارستان‌ها است تا موضوع را از طریق وزارت بهداشت پیگیری کند.»

امید است در شرایطی که چندان نمی‌توان به پیگیری دقیق نهادهای نظارتی و قضائی چشم داشت و از یک سو، بخش بهداشت، درمان و پزشکی در ایران، بیش‌تر به یک مافیای تجاری-اقتصادی تبدیل شده و به همه چیز و همه کس، از دریچه منافع و تجارت نگریسته می‌شود و از سوی دیگر، ایران از نظر آمار سرطان، سکته و انواع بیماری‌های آشکار و پنهان، در صدر جدول‌های جهانی قرار گرفته است، با آگاهی‌رسانی گسترده شهروندان و دقت خانواده‌ها، بار دیگر شاهد چنین حادثه‌های جانکاهی برای کودکان عزیز کشورمان نباشیم.

-------------------------------------------------------------
نوشتارهای مرتبط:










-------------------------------------------------------------
بیشتر بخوانید:































-------------------------------------------------------------

دعوت از شما نجیب گرامی؛ در فیس‌بوک به ما بپیوندید:


معرفی و دانلود کتاب:

-------------------------------------------------------------

۱۳۹۲ شهریور ۱۲, سه‌شنبه

پاسخ به ادعای وجود ۷۰ کاربر مزدور اطلاعات در وبسایت «بالاترین»





پاسخ به ادعای وجود
۷۰ کاربر مزدور اطلاعات در وبسایت «بالاترین»

کاربر گرامی بالاترین، humanwatch (آرمان) در کامنتی در سایت بی‌رنگی در زمینه افشاگری بی‌سابقه جناب آقای حمیدرضا ذاکری! در مورد «۷۰ آیدی مزدوران اطلاعات ایران در سایت بالاترین» نکته خیلی جالبی را متوجه شده‌اند که در زیر آن را عیناً نقل می‌کنم؛ البته جناب ذاکری، دیروز مجدداً در لینک «توضیحات تکمیلی درباره مزدوران بالاترین»، بر صحت ادعای خود، تأکید کرده بود و استخراج این اسامی را حاصل ۴۵ روز تحقیق دانسته بود؛ اما با توجه به اینکه حتی در ترتیب کاربران – بر اساس توضیح زیر – نیز تغییری ایجاد نشده است و تحقیق ایشان! سرشار از خطاهای نگارشی و ویرایشی است، باید آن را نه حاصل ۴۵ روز تحقیق، که حاصل کم‌تر از یک دقیقه وقت گذاشتن دانست! J)))

آقای ذاکری شما اسامی ۷۰ نفری را که صرفاً به یک لینک در بالاترین مثبت دادند مانند صدها لینک دیگری که در روز مثبت داده می‌شود (همان‌طور که همه می‌دانند مثبت به لینکها لزوماً به معنای تائید یا رد محتوای آن نیست) چون از قضا اون لینک درباره شما بوده است، تمامی اسامی ۷۰ کاربر بالاترین را در یک اقدام غیراخلاقی و با داستان‌سرایی این ۷۰ نفر را که اکثراً از فعالین اپوریسیون با گرایشات گوناگون هستند را مزدور اطلاعاتی و سایبری نامیدید. شما با این کارتان تمامی گفته‌های خود را بی‌ارزش کرده‌اید و خودتان گفته‌های خودتان را فاقد اعتبار کرده‌اید.
این هم لینک ۷۰ کاربری که به یک لینک رأی دادند و آقای ذاکری برای این اتهام‌اش این همه دروغ‌پردازی کرده است:


پی‌نوشت:

«من متوجهم که این لینک در بخش سرگرمی است ولی شوخی شوخی جدی می‌شه اعصاب مصاب آدم بهم می‌ریزه.»

«دلیل شما برای لینک دوباره این مطلب چی‌ هست؟ حتی فرستادن متن به ظاهر سرگرمی یا نفی مطلب هم باعث ایجاد سؤال هست! با این کارتون می‌خواهید به اسم و پوشش جوابیه یا سرگرمی دوباره بازنشر کنید یا چی‌؟»

اما به نظر می‌رسد سکوت، بایکوت و سانسور یک مطلب، نه تنها باعث رفع تردیدها نمی‌شود، بلکه تردیدها را بیش‌تر می‌کند؛ بر اساس اصول دموکراسی و جریان آزاد اطلاعات، نباید هیچ صدایی را خفه و خاموش کرد، اما باید به صداها و ادعاهای بی‌اساس و بی‌دلیل، پاسخ داد و مخاطبان را آگاه کرد.

-------------------------------------------------------------

نوشتارهای مرتبط:






-------------------------------------------------------------
بیشتر بخوانید:































-------------------------------------------------------------

دعوت از شما نجیب گرامی؛ در فیس‌بوک به ما بپیوندید:


معرفی و دانلود کتاب:

-------------------------------------------------------------


۱۳۹۲ شهریور ۱۰, یکشنبه

اعتراف به مزدوری وزارت اطلاعات + کارت ویزیت



اعتراف به مزدوری وزارت اطلاعات + کارت ویزیت

عباس خسروی فارسانی: از آنجایی که دیروز توسط فردی به نام حمیدرضا ذاکری، در صدر لیست مزدوران وزارت اطلاعات قرار گرفتم، چون دیگر هیچ راه فراری برایم باقی نمانده است، تصمیم گرفتم به حقیقت، اعتراف کنم؛ به همین منظور، از کارت ویزیت خود در وزارت اطلاعات نیز رونمایی می‌کنم؛ باشد که رستگار شوم!

البته جالب است که در حالی شناسه من در وبسایت اشتراک لینک «بالاترین» (azadazadeh) به عنوان مزدور وزارت اطلاعات معرفی می‌شود که وزارت اطلاعات نیز صرفاً به علت فعالیت من در این وبسایت، اتهام «عضویت در دسته‌جات معاند نظام، وابسته به صهیونیست‌ها» را به مجموع اتهام‌های من افزود! و البته این نخستین بار نیست که اتهام مزدوری وزارت اطلاعات، متوجه من می‌شود؛ قبلاً نیز به چنین افتخاری (سرباز گمنام امام زمان) و البته افتخارهای برچسبی دیگر نائل گشته بودم!

هر چند به نظر من، با توجه به لیست ارائه‌شده توسط آقای ذاکری، که مجموعه‌ای از کاربران خوب «بالاترین» را شامل می‌شود، خود این کار، به نظر می‌رسد - البته داوری قطعی نمی‌کنم - نوعی کار اطلاعاتی توسط عوامل فرعی جمهوری اسلامی باشد، بویژه اینکه یکی از روش‌های وزارت اطلاعات، همواره ایجاد شک و تردید بوده است. فراموش نکنیم که صرف یک شایعه می‌تواند اثرگذار شود و بسیاری را دور سازد؛ سه استراتژی اصلی جمهوری اسلامی و وزارت اطلاعات، همواره اختلاف‌افکنی میان مخالفان، ناآگاه نگاه داشتن ناآگاهان و ارعاب و ترساندن آگاهان بوده است.

البته در مجموع، من داستان‌سرایی‌های آقای ذاکری گرامی را زیاد جدی نمی‌گیرم؛ اما هدف از انتشار این نوشتار، نشاندن لبخندی بر لبان هموطنان گرامی، در این دوران غم و اضطراب است.

اما در مورد این کارت ویزیت: بعد از آزادی‌ام از بند الف. طا. (اطلاعات) زندان اصفهان به قید وثیقه، تلاش بسیاری کردم که لپ‌تاپم را از اداره اطلاعات استان اصفهان بگیرم، اما هر بار ناموفق بودم، در نهایت توانستم به دشواری دستور گرفتن آن را از قاضی پرونده بگیرم، اما باز هم اداره اطلاعات طفره می‌رفت؛ یک بار منشی ستاد خبری اداره اطلاعات، کارت ویزیتی در اختیار من گذاشت و شماره داخلی بازجویم را هم گفت تا با آنها تماس بگیرم و در صورت آماده شدن، برای دریافت لپ‌تاپ به آنجا مراجعه کنم؛ گفتم خالی از لطف و لبخند نیست تصویر آن را اینجا بگذارم تا اگر کسی کاری داشت، بتواند با وی تماس بگیرد! البته نیازی نیست برای پس گرفتن لپ‌تاپ به زحمت بیفتید، خودم سرانجام آن را پس گرفتم!

«سربازان گمنام» به من پیشنهاد همکاری هم دادند؛ این هم همکاری! دیگر چه می‌خواهید؟‍!

این شعر را هم تیرماه سال گذشته در دوران بازداشت سروده‌ام. هرچند از صنایع و بدایع ادبی بی‌بهره است، اما نشان‌دهنده حال و هوای من در آن شرایط فشار و استرس‌های ناشی از بازداشت و بازجویی‌ها است.

«من آن تنهای تنهایم، من آن بی یاور و یارم
من آن پردرد پرآهم، که در بیغوله در چاهم
من آن رنجیده دلخسته، من آن مغلول پابسته
در این حبس هوابسته، که نور از هر کجا رسته
نشاط از رخ همه رفته، بسی حرمان به دل مانده
امیدی کز درون آید، نوای رفته آورده»

(عباس خسروی فارسانی ـ ۱۲ تیر ۱۳۹۱ـ بند «الف. طا.» (اطلاعات) زندان مرکزی اصفهان)

به امید یافتن راهی به رهایی از راه آگاهی، بدون دادن هزینه‌های گزاف و بی‌حاصل از جان و جیب مُلک و مردم ایران‌زمین!

پی‌نوشت ضروری: 

کاربر گرامی بالاترین، humanwatch (آرمان) در کامنتی در سایت بی‌رنگی در زمینه افشاگری جناب آقای ذاکری! نکته خیلی جالبی را متوجه شده‌اند که در زیر آن را عیناً نقل می‌کنم؛ البته جناب ذاکری، دیروز مجدداً در لینک «توضیحات تکمیلی درباره مزدوران بالاترین»، بر صحت ادعای خود، تأکید کرده بود و استخراج این اسامی را حاصل ۴۵ روز تحقیق دانسته بود؛ اما با توجه به اینکه حتی در ترتیب کاربران – بر اساس توضیح زیر – نیز تغییری ایجاد نشده است، باید آن را نه حاصل ۴۵ روز تحقیق، که حاصل کم‌تر از یک دقیقه وقت گذاشتن دانست! J)))

آقای ذاکری شما اسامی ۷۰ نفری را که صرفاً به یک لینک در بالاترین مثبت دادند مانند صدها لینک دیگری که در روز مثبت داده می‌شود (همان‌طور که همه می‌دانند مثبت به لینکها لزوماً به معنای تائید یا رد محتوای آن نیست) چون از قضا اون لینک درباره شما بوده است، تمامی اسامی ۷۰ کاربر بالاترین را در یک اقدام غیراخلاقی و با داستان‌سرایی این ۷۰ نفر را که اکثراً از فعالین اپوریسیون با گرایشات گوناگون هستند را مزدور اطلاعاتی و سایبری نامیدید. شما با این کارتان تمامی گفته‌های خود را بی‌ارزش کرده‌اید و خودتان گفته‌های خودتان را فاقد اعتبار کرده‌اید.
این هم لینک ۷۰ کاربری که به یک لینک رأی دادند و آقای ذاکری برای این اتهام‌اش این همه دروغ‌پردازی کرده است:


  
-------------------------------------------------------------
نوشتارهای مرتبط:





-------------------------------------------------------------
بیشتر بخوانید:































-------------------------------------------------------------

دعوت از شما نجیب گرامی؛ در فیس‌بوک به ما بپیوندید:


معرفی و دانلود کتاب:

-------------------------------------------------------------