پایاننامه حسن روحانی،
نسخه مدرن کتاب «ولایت فقیه» خمینی
عباس خسروی فارسانی
چکیده:
عناوین و محتوای پایاننامههای آقای روحانی (فریدون)
بسیار شبیه و همراستا با نظریه و کتاب «ولایت فقیه» آقای خمینی است، البته با نگاهی
مدرن؛ اگر کتاب «ولایت فقیه» آقای خمینی را نسخه نیازموده، پیشینی و «تحت برنامه
داس» بدانیم، پایاننامههای آقای روحانی، نسخه آزموده، پسینی و «تحت ویندوز» نظریه
و کتاب «ولایت فقیه» هستند؛ البته ایرادی بر آقای حسن فریدون نیست؛ آقای روحانی،
کسی که برای نخستین بار آقای خمینی را «امام» نامید، در اینجا نیز به «امام» خود
اقتدا کرده است و گویا چون خمینی که با تقلب و تغلب به مرجعیت رسید و بارها نام
خانوادگی خود را تغییر داد، حسن فریدون نیز پیشوای خود را اقتفا کرده است!
با انتخاب حسن فریدون (روحانی) به عنوان یازدهمین
رئیس جمهور ایران، اندکاندک هیجانهای احساسی در حال فرو نشستن است، اما گویا با
بررسی و دقت عقلانی در کارنامه و سوابق ایشان، ابهامها در حال برخاستن است؛ هرچند
در جوامع دموکراتیک، سیاستمداران، همواره در خانههای شیشهای زندگی میکنند، اما
با انتخاب حسن روحانی بر اساس اصل غافلگیری، هدایت رسانهای و «مهندسی معقول و
منطقی انتخابات»، بسیاری ابهامها در زمینه ایشان همچنان پابرجا مانده و روز به
روز بر آنها افزوده میشود؛ هدف از این نوشته، به هیچ روی تلخکام کردن مردمی که
احساس خرسندی و پیروزی نسبی میکنند، سد کردن راه آبادی و آزادی کشور یا تخریب و
تخطئه آقای حسن روحانی نیست؛ اما اخلاق و عقلانیت اقتضا میکند که فردی که سکان
هدایت اجرایی کشور را بر عهده میگیرد، با راستگویی و راستکرداری با مردم روبرو
گردد و پاسخگوی پرسشها و ابهامهای آنان باشد؛ در همین راستا، من نیز به عنوان یک
ایرانی، در این نوشته، بر اساس اصل آزادی بیان و در چهارچوب اخلاق و عقلانیت،
دیدگاه، ابهام و پرسش خود را در مورد مدارک و درک تحصیلی آقای حسن روحانی مطرح میسازم؛ با این توضیح که: به هر حال، به نظر می رسد آقای حسن روحانی با رایزنی و اعمال نفوذ سیاسی در دانشگاه کالدونین گلاسکو و البته صرف هزینه هنگفت بابت تحصیل و نیز سفارش رساله دکتری (خرید رساله)، به صورت غیرحضوری یا با حضور بسیار بسیار محدود و صوری، مثلاً در برخی جلسات کنفرانس و نیز جلسه دفاعیه، مدرک را گرفته است (خریده است!) و چنین امری در میان مسئولان جمهوری اسلامی در دانشگاه های ایران و جهان امری شایع است. اما سخن این نوشتار، با مفروض گرفتن وجود مدرک روحانی، بر سر درک او میباشد؛
بعد از اما و اگرها و کش و قوسهای فراوان در مورد مدارک
تحصیلی آقای حسن فریدون (روحانی)، اخیراً دانشگاه اسکاتلندی کالدونین گلاسکو دو متن
دو صفحهای به عنوان چکیده پایاننامههای فوق
لیسانس و دکترای
او در وبلاگ! خود منتشر ساخته است؛ ترجمه عنوان پایاننامهها به ترتیب عبارتند
از:
«قوه مقننه اسلامی با توجه به تجربه ایران» (تاریخ دفاع: نوامبر ۱۹۹۵؛ آبانماه ۱۳۷۴)؛
«انعطافپذیری شریعت (قانون اسلامی) [فقه] با توجه به
تجربه ایران» (تاریخ دفاع: جولای ۱۹۹۸؛ تیرماه ۱۳۷۷)؛
اما انتشار این دو چکیده، نه تنها هیچ ابهامی را
برطرف نمیسازد، بلکه ابهامها را بسیار بیشتر میسازد؛
پیش از هر چیز بگویم که من فارغالتحصیل رشته
الاهیات، گرایش فلسفه و کلام اسلامی از دانشگاه
امام صادق – به ریاست آقای محمدرضا مهدوی کنی – هستم؛ دانشگاهی که دروس فقه و
اصول، یکی از دروس اصلیای است که باید به صورت گسترده و عمیق خوانده شود؛ همچنین،
تا چند ماه پیش، دانشجوی دوره دکتری رشته فلسفه غرب دانشگاه اصفهان بودم، که البته
در شرف دفاع از رساله دکتری و پس از بازداشت
توسط وزارت اطلاعات، از دانشگاه اخراج شدم؛ بنا بر این، نه با فقه و اصول بیگانه
هستم و نه با قوانین آکادمیک و شیوههای پایاننامه نویسی در ایران و جهان ناآشنا
هستم. همچنین با مبانی نظریه ولایت فقیه و نیز کتاب «ولایت فقیه» آقای خمینی نیز
آشنایی دارم؛ بهویژه اینکه آقای
احمد علمالهدی در دانشگاه امام صادق به صورت تخصصی بحث ولایت فقیه را برای
دانشجویان مطرح میساخت؛ علاوه بر این، بازجویان من در وزارت اطلاعات نیز به صورت
تخصصی در زمینه ولایت فقیه مرا مورد بازخواست قرار دادند و حتا به من پیشنهاد دادند
که رساله دکتری خود را در زمینه ولایت فقیه بنویسم! که البته قبول نکردم و گفتم
رشته من فلسفه غرب است، علاقهای به این موضوع ندارم و پایاننامه دکتری من نیز با
موضوعی در زمینه «فلسفه اخلاق» آماده دفاع است؛ و ایشان نیز زحمت کشیدند و در حالی
که من در بازداشتگاه، مهمان آنها بودم، شخصاً به دانشگاه اصفهان مراجعه کردند و
حکم اخراج من را به دانشگاه تحمیل کردند و همچنین بورسیه تحصیلی من در وزارت علوم را
نیز لغو کردند و مرا از تدریس در دانشگاههای سراسر ایران نیز محروم فرمودند!
اما در مورد شکل و محتوای چکیده پایاننامههای آقای
حسن فریدون (روحانی) باید بگویم که، حتا بدون توجه به ابهامها و گزارشهای منتشرشده در
مورد سرقت ادبی و علمی در همین چکیدهها، اولاً عناوین آنها، بسیار کلی هستند، در صورتی
که پایاننامه فوق لیسانس و بویژه دکترا باید موضوعی خاص را با نگاهی نظریهپردازانه
مورد بررسی دقیق قرار دهد؛ همچنین، هر دو چکیده پایاننامه ایشان، از نظر عنوان و
محتوا بسیار شبیه یکدیگر هستند، در صورتی که پایاننامه دکتری، باید موضوعی جدید و
یا نگاهی جدید به موضوعی قدیمی باشد؛ از سوی دیگر، متنهای چکیده منتشرشده چندان
با اصول استاندارد پایاننامهنویسی سازگاری ندارند! مثلاً در آنها نام هیچ یک از اساتید راهنما، مشاور و داور قید نشده است! علاوه بر همه اینها، اشکال و ابهام اساسی دیگر این است که چه ضرورتی وجود داشت که آقای روحانی پایاننامهای با موضوع «فقه در ایران» را در دانشگاهی نه چندان معتبر در اسکاتلند بنویسد و دفاع کند؟! بویژه اینکه آقای روحانی در آن مقاطع، دارای مدارج عالی اجرایی در ایران بوده است و به راحتی میتوانسته از رانتهای آموزشی موجود در داخل ایران بهرهمند گردد و تحت هدایت، نظارت و داوری اساتید و فقهای داخلی متخصص در این زمینه کار خود را فرجام بخشد و مدرکی کسب نماید که اینهمه حرف و حدیث و لیت و لعل در آن نباشد!
جدای از این اشکالها و ابهامها، «با توجه به تجربه ایران»
نیز باید گفت که عناوین و محتوای پایاننامههای آقای روحانی (فریدون) بسیار شبیه
و همراستا با نظریه و کتاب «ولایت فقیه» آقای خمینی است، البته با نگاهی مدرن؛ اگر
کتاب «ولایت فقیه» آقای خمینی را نسخه نیازموده، پیشینی و «تحت برنامه داس»
بدانیم، پایاننامههای آقای روحانی، نسخه آزموده، پسینی و «تحت ویندوز» نظریه و
کتاب «ولایت فقیه» هستند؛ حکمت و تجربه به ما میآموزد که:
«آزموده را آزمودن خطاست!»؛
«عاقل از یک سوراخ، دو بار گزیده نمیشود!»؛
اما برای درک و دریافت این مشابهت محتوایی، متن یک
نامه از آقای خمینی و ترجمه چکیده پایاننامه آقای روحانی (فریدون) را در اینجا نقل
میکنم و داوری نهایی را بر عهده شما میگذارم؛ با تأکید و توجه به این نکته که «مصلحت»، «احکام ثانویه» و «حفظ نظام از اوجب واجبات است»، نقش محوری در دیدگاه فقهی آقای خمینی داشته
است؛ خمینی در نامه زیر در تاریخ ۱۶ دی ۱۳۶۶، به
دنبال سخنان آقای خامنهای در نماز جمعه، با عتاب، او را مورد خطاب قرار میدهد
که ولایت فقیه را نفهمیده است؛ این نامه، در واقع آخرین تقریر خمینی از نظریه
ولایت فقیه و لب لباب نظریه اوست؛ چنانچه به «منشورنامه ولایت مطلقه فقیه» معروف
گشته است:
نامه آقای خمینی به آقای خامنهای؛
(منشورنامه ولایت مطلقه فقیه)، ۱۶ دی ۱۳۶۶
بسمه تعالی
جناب حجتالاسلام آقای خامنهای، رئیس محترم جمهوری
اسلامی - دامت افاضاته
پس از اهدای سلام و تحیت، من میل نداشتم که در این
موقع حساس به مناقشات پرداخته شود. و عقیده دارم که در این مواقع، سکوت بهترین طریقه
است. و البته نباید ماها گمان کنیم که هر چه میگوییم و میکنیم کسی را حق اشکال نیست.
اشکال، بلکه تخطئه، یک هدیه الاهی است برای رشد انسانها. لکن صحیح ندانستم که
جواب مرقوم شریف و تقاضایی که در آن شده بود را به سکوت برگزار کنم. لهذا، آنچه را
که در نظر دارم به طور فشرده عرض میکنم.
از بیانات جنابعالی در نماز جمعه اینطور ظاهر میشود
که شما حکومت را که به معنای ولایت مطلقهای که از جانب خدا به نبی اکرم - صلی
الله علیه و آله و سلم - واگذار شده و أهمّ احکام الاهی است و بر جمیع احکام شرعیه
الاهیه تقدم دارد، صحیح نمیدانید. و تعبیر به آنکه اینجانب گفتهام حکومت، در
چهارچوب احکام الاهی دارای اختیار است، بهکلی برخلاف گفتههای اینجانب بود. اگر
اختیارات حکومت در چهارچوب احکام فرعیه الاهیه است، باید عرض حکومت الاهیه و ولایت
مطلقه مفوضه به نبی اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم - یک پدیده بیمعنا و محتوا
باشد و اشاره میکنم به پیامدهای آن، که هیچکس نمیتواند ملتزم به آنها باشد:
مثلاً خیابانکشیها که مستلزم تصرف در منزلی است یا حریم آن است در چهارچوب احکام
فرعیه نیست. نظاموظیفه، و اعزام الزامی به جبههها، و جلوگیری از ورود و خروج
ارز، و جلوگیری از ورود یا خروج هر نحو کالا، و منع احتکار در غیر دو- سه مورد، و
گمرکات و مالیات، و جلوگیری از گرانفروشی، قیمتگذاری، و جلوگیری از پخش مواد مخدره،
و منع اعتیاد به هر نحو غیر از مشروبات الکلی، حمل اسلحه به هر نوع که باشد، و
صدها امثال آن، که از اختیارات دولت است، بنا بر تفسیر شما خارج است؛ و صدها امثال
اینها.
باید عرض کنم حکومت، که شعبهای از ولایت مطلقه رسول
الله - صلی الله علیه و آله و سلم - است، یکی از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر
تمام احکام فرعیه، حتا نماز و روزه و حج است. حاکم میتواند مسجد یا منزلی را که
در مسیر خیابان است خراب کند و پول منزل را به صاحبش رد کند. حاکم میتواند مساجد
را در موقع لزوم تعطیل کند؛ و مسجدی که ضرار باشد، در صورتی که رفع بدون تخریب
نشود، خراب کند. حکومت میتواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در
موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، یکجانبه لغو کند. و میتواند
هر امری را، چه عبادی و یا غیرعبادی است که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن
مادامی که چنین است جلوگیری کند. حکومت میتواند از حج، که از فرایض مهم الاهی
است، در مواقعی که مخالف صلاح کشور اسلامی دانست، موقتاً جلوگیری کند.
آنچه گفته شده است تا کنون، و یا گفته میشود، ناشی
از عدم شناخت ولایت مطلقه الاهی است. آنچه گفته شده است که شایع است، مزارعه و
مضاربه و امثال آنها را با آن اختیارات از بین خواهد رفت، صریحاً عرض میکنم که
فرضاً چنین باشد، این از اختیارات حکومت است. و بالاتر از آن هم مسائلی است، که
مزاحمت نمیکنم.
إنشاءالله تعالی خداوند امثال جنابعالی را، که جز
خدمت به اسلام نظری ندارید، در پناه خود حفظ فرماید.
۱۶ دی ۱۳۶۶
روحالله الموسوی الخمینی
منبع: کتاب «صحیفه امام»، جلد ۲۰، صفحه ۴۵۵
حال، این را مقایسه کنید با ترجمه چکیده تز دکترای
آقای فریدون (روحانی) که در آن تأکید میکند در اسلام، هیچ قانون تغییرناپذیر، خشک
و غیرقابل انعطافی وجود ندارد:
ترجمه چکیده تز دکترای آقای حسن فریدون:
«انعطافپذیری شریعت (قانون اسلامی) [فقه] با توجه به
تجربه ایران» (تاریخ دفاع: جولای ۱۹۹۸)؛
«این رساله به تأیید این موضوع میپردازد که هیچ قانونی در اسلام غیر
قابل تغییر نیست. غیر قابل تغییر بودن تنها در مورد باورها، ارزشها و اهداف نهایی
در شریعت کاربرد عملی دارد. حتی آن دسته از قوانینی که غیر قابل تغییر بودن را برای
بخش مناسک و آداب مذهب در نظر میگیرند، در واقع غیر قابل تغییر نیستند و تحت شرایط
خاص دستخوش تغییر میشوند.
قوانین اسلام بر مبنای شرایط مشخص و مقتضیات زمان و
مکان، گسترش و رشد پیدا کرده است. در واقع باید این انعطافپذیری را به عنوان یکی
از اجزای اصلی قوانین اسلام به شمار آورد. ساختار مناسب برای این انعطافپذیری و
تغییر در منابع اصلی شریعت پیشبینی و تأیید شده است، که عبارتند از: قرآن، سنت،
اجماع، قیاس، عقل و عرف.
در واقع منبع اساسی قوانین اسلامی (قرآن) به این دلیل
انعطافپذیر است که قوانین قرآنی در زمینه ارزیابی احکام، فضای مناسبی برای انعطافپذیری
ایجاد میکند. قرآن در مورد ارزش اصلی احکام خود صریح و روشن نیست و این احتمال
وجود دارد که یک فرمان در قرآن گاهی اوقات جنبه حتمی و دستوری داشته باشد، گاهی
اوقات تنها یک پیشنهاد باشد و زمانی هم تنها یک حکم جایز باشد. دستورات و ممنوعیتها
در قرآن به شیوههای مختلف بیان شده که در مقابل برداشتهای مختلف، باز و آزاد
است.
ابزارهای اصلی پیشبینی شده برای تغییر در شریعت
عبارتند از: اجتهاد، مصلحت و احکام ثانویه. بخش نخست به تحلیل و بررسی مفهوم و
توسعه اجتهاد میپردازد. در بخش دوم، نقش اجتهاد در انعطافپذیر کردن شریعت مورد
بررسی قرار میگیرد. بخش سوم به بررسی این مطلب میپردازد که چگونه اجتهاد با
انعطافپذیر ساختن فقه تأثیرگذار گشته است. بخش چهارم به مفهوم «احکام ثانویه» در
بسط فقه اسلامی میپردازد. بخش پنجم به نقش مصلحت به عنوان شیوهای پویا در فقه میپردازد.
سرانجام در بخش ششم، به نقش احکام ثانویه و مصلحت در فقه اسلامی ایران، آنگونه که
در این سالها بسط یافته است، میپردازد.»
-----------------------------
هرچند، ایرادی بر آقای حسن فریدون نیست؛ آقای روحانی،
کسی که برای نخستین بار آقای خمینی را «امام» نامید، در اینجا نیز به «امام» خود
اقتدا کرده است و گویا چون خمینی که با تقلب و تغلب به مرجعیت رسید و بارها نام
خانوادگی خود را تغییر داد، حسن فریدون نیز پیشوای خود را اقتفا کرده است!
البته ناگفته نماند که دانشگاه کالدونین در وبلاگ!
خود نوشته است که مجوز انتشار الکترونیکی متن کامل پایاننامهها را از سوی
نویسنده ندارد؛ بنا بر این، امیدوارم رئیسجمهور منتخب، جناب آقای روحانی، شخصاً
متن کامل پایاننامههای خود را در اختیار پژوهشگران و پرسشگران قرار دهند تا هم
«سیهروی شود هر که در او غش باشد» و هم تمامی ابهامها برطرف گردد.
---------------------------------
نوشتارهای مرتبط:
---------------------------------
دعوت از شما نجیب گرامی؛ در فیسبوک به ما بپیوندید:
معرفی و دانلود کتاب:
لطفا این مصاحبه روحانی رو هم توسایت بگذارید مال 2 سال پیشه.حافظه 2 سال پیشمونم خراب شده....23 تیر 78 رو بگیم یک سری نخوندند اما اینو که مگه میشه نخونده باشند....http://didehbannews.com/news/2948
پاسخحذفبا سپاس از شما؛ این نوشتار قبلا در جاهای دیگر انعکاس یافته است؛ اما به هر روی، آن را در همین جا بازنشر می دهم؛ با سپاس از شما
حذف«نظر روحانی درباره اغتشاشات 25 بهمن 89 چه بود؟
رئیسمرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد :حرکت ضداسلامی و ضد ملی 25 بهمن از یک سو میخواست فریاد قاطعانه ملت ایران در روز 22 بهمن را تحتالشعاع قرار داد و از سوی دیگر وسیلهای برای انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلی یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی و شکست اخیر آنان گردد. حرکت 25 بهمن گروهی فریب خورده کاملاً محکوم است و قوهقضاییه باید براساس وظایف ذاتی خود نسبت به این حرکت ضدانقلابی اقدام نماید.
حسن روحانی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا ، به بیان تحلیل خود از تحولات اخیر خاورمیانه ، سیاستهای اخیر آمریکا و کشورهای اروپائی و تظاهرات 25 بهمن پرداخت .
متن این گفتوگو در ادامه میآید:
1- ارزیابی شما ازتحولات اخیر در خاورمیانه چیست؟
حذفتحولات اخیر در خاورمیانه از دو جنبه قابل بررسی و ارزیابی است. جنبه نخست که به ابعاد بینالمللی و منطقهای این تحولات برمیگردد، نمایان شدن نشانههای شکست سیاستهای آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدان آنها در منطقه است. همانگونه که امام راحل، نظام جمهوری اسلامی ایران و بسیاری از جریانهای حقطلب در منطقه از سالها قبل بر آن تأکید میکردند، این سیاستها به دلیل اینکه متضمن ظلمهای آشکار بر مردم منطقه و به ویژه مردم فلسطین بود از آغاز محکوم به شکست بود. تحولات اخیر در واقع نشان داد که این سیاستها که مهمترین ارمغان آن تثبیت استبداد داخلی به همراه وابستگی خارجی بود توسط مردم منطقه دیگر تحمل نخواهد شد. از جنبه دیگر، که به نظر من از اهمیت بیشتری برخوردار است، این تحولات به مردم منطقه نوعی خودباوری و اعتماد به نفس بخشیده است که انقلاب اسلامی سیسال پیش به مردم ایران بخشید. این تحولات مردم منطقه را به این باور رسانده است که با اتکا به توانمندیهای خود و وحدت همه گروهها میتوانند به رغم فشارهای داخلی و محدودیتهای خارجی به اهداف خود دست یابند. در این رابطه نکته قابل توجه این است که انقلاب اسلامی ایران در هر دو جنبه یعنی ظلمستیزی و خودباوری مهمترین الگوی کشورهای منطقه به شمار میآید.
حرکت انقلابی مردم منطقه بهویژه حرکت پرشور مردم مصر، شکست جدیدی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی و حکومتهای استبدادی منطقه بود. آمریکا در سال 1357 مهمترین پایگاه خود در خلیجفارس یعنی ایران را از دست داد و در سال 1389 نیز در حال از دست دادن پایگاههای دیگر خود در خاورمیانه و شمال آفریقا است. گرچه مردم مصر در روز 22 بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران با سقوط مبارک به اولین پیروزی خود در این حرکت دست یافتهاند، ولی تا پیروزی نهایی راهی طولانی در پیش دارند که باید همه مسلمانان و آزادیخواهان از ادامه حرکت انقلابی مردم مصر حمایت کنند. سرنگونی مبارک بعد از 30 سال حکومت استبدادی و نوکری آمریکا و اسرائیل، یک پیروزی بزرگ برای مردم مسلمان مصر بود. همانگونه که مقام معظم رهبری حتی پیش از سرنگونی مبارک به آن اشاره کردند، این جنبش راهی جز پیروزی نداشت. امیدواریم مردم مسلمان منطقه بتوانند به تمامی اهداف بزرگ خود دست یابند.
حذف2- سیاستهای آمریکا و کشورهای اروپایی در این رابطه را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من آمریکا و کشورهای اروپایی در حال حاضر تمامی توان خود را برای مصادره این حرکت به نفع خود به کار گرفتهاند. این کشورها پس از آنکه متوجه شدند نمیتوانند با این موج خودجوش مقابله کنند برای آنکه منافع خود را در منطقه بیش از این از دست ندهند تلاش کردند تا با اعلام حمایت از این حرکتها اولاً نقش خود را به عنوان مهمترین حامیان این دولتهای استبدادی در گذشته به فراموشی بسپارند و ثانیاً تا حدود زیادی از سمتگیری این حرکتها علیه خود و همچنین رژیم صهیونیستی جلوگیری کنند. البته مطمئناً مردم مصر و تونس هیچگاه گذشته را فراموش نخواهند کرد.
3- با توجه به اینکه مردم ایران خود آغازگر چنین حرکتهایی بودند، در قبال این حرکت منطقهای چه وظیفهای دارند؟
مردم ایران در روز 22 بهمن با راهپیمایی شکوهمند خود در سراسر کشور که انصافاً حماسه بزرگی را آفریدند، بهخوبی از مردم مصر و تونس و حرکتهای آزادیخواهانه در سراسر منطقه حمایت نمودند و انصافاً مردم در این زمینه سنگ تمام گذاشتند. قبل از آن هم در نماز جمعه شکوهمند تهران، مقام معظم رهبری مدظله العالی ضمن حمایت از حرکت مردم مصر، رهنمودهای مهمی را در این زمینه ارائه نمودند. مهمترین تلاش ما در روزهای اخیر باید این باشد که نشان دهیم حرکتهای آزادیخواهانه در این کشورها بدون حمایت باقی نمیماند. مسئله مهم این است که در این برهه از زمان ما با وحدت و همدلی، حمایت خود را از حرکتهای مردمی در این منطقه نشان دهیم. هرگونه تفرقه در اعلام حمایت میتواند به نفع کسانی تمام شود که خواهان شکست این حرکتها هستند.
4- نظر شما از تظاهرات عدهای روز 25 بهمن در تهران چیست؟
در روز 25 بهمن عده معدودی به بهانه حمایت از مردم مصر و تونس به خیابانها آمدند که اتفاقاً در شعارهای آنها حمایتی از مردم مصر و تونس به چشم نمیخورد و متاسفانه با شعارهای ضد انقلابی، موجبات خوشحالی و بهرهبرداری آمریکا، رژیم صهیونیستی و ضدانقلاب را فراهم آوردند و موجب ناراحتی قاطبه مردم شریف ایران شدند. در واقع این حرکت ضداسلامی و ضد ملی، از یک سو میخواست فریاد قاطعانه ملت ایران در روز 22 بهمن را تحتالشعاع قرار داد و از سوی دیگر وسیلهای برای انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلی یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی و شکست اخیر آنان گردد. در حالی که مردم در روز 22 بهمن به شکلی کاملاً با شکوه حمایت خود را از حرکتهای آزادیخواهانه در منطقه اعلام کرده بودند، اقدامات نابخردانه و فتنهگرانه صورت گرفته در روز 25 بهمن تنها به نفع استکبار و ضد انقلاب بود. به دنبال این موضوع متأسفانه ما شاهد بودیم که رسانههای خبری در سطح جهانی بهجای توجه دادن به رویدادهای مهم منطقه که بیش از همه برای آمریکا و اسرائیل نگران کننده بود، توجه مردم جهان را به سمت رویداد کوچکی جلب کردند که بیش از همه موجبات خشنودی آمریکا و اسرائیل را فراهم کرده بود.
حرکت 25 بهمن گروهی فریب خورده کاملاً محکوم است و قوه قضاییه باید براساس وظایف ذاتی خود نسبت به این حرکت ضدانقلابی اقدام نماید.
در این شرایط حساس منطقهای که خیزشهای مردمی با الگوگیری از انقلاب اسلامی مردم ایران آغاز شده است، هوشیاری و وحدت و انسجام مردم شریف ایران و در صحنه بودن آنان و اطاعت از رهنمودهای ولایت امر و رهبری نظام و مراعات نظم و قانون از همیشه بیشتر مورد انتظار است، که بحمدالله مردم مثل همیشه به بهترین وجه با هوشیاری و انسجام کامل در صحنه حضور دارند و گوش به فرمان مقام معظم رهبری میباشند.
دشمنان قسم خورده و ضربه دیده از انقلاب اسلامی که به رهبری امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در اوج حرکت خود است، در هر فرصتی به دنبال انتقام از انقلاب هستند و میخواهند در وحدت مردم و نخبگان و مسئولین نظام شکاف ایجاد کنند و عظمت و ابّهت نظام اسلامی را خدشهدار نمایند. بیداری، ایستادگی، متانت و گوش به فرمان رهبری ملت بزرگ ایران، پاسخی قاطع و کوبنده به توطئههای استکبار خواهد بود.»
منبع:
http://didehbannews.com/news/2948
سخنان ۱۴ سال پیش حسن روحانی در هواداری از سرکوب دشمنان رژیم در تیرماه ۱۳۷۸
پاسخحذفhttp://www.iranglobal.info/node/20556
آقای خسروی فارسانی
پاسخحذفبا سلام و احترام
دغدغه های شما راجع به آقای روحانی و مدرک ایشان قابل درک است. بنده هم هر کار کردم نتونستم خود را راضی کرده و آسفالتهای قرمز پس از 88 را فراموش کرده و از سبز گذر کرده و بنفش شوم و بنابراین رای ندادم. اما خواهشمندم با توجه به اینکه در خارج کشور هستید و قدرت مانور دارید تلاشهای تجسس مدرک را در این موضوع متمرکز نمایید چرا که اگر اثبات گردد با توجه به جایگاه ایشان و اینکه در خاطرات خود نیز کتمان نموده بسیار اثربخش تر و رسواکننده تر برای حاکمیت خواهد بود. لطفا با توجه به موقعیت خود توجه رسانه های خارجی چون دیلی تلگراف و ... را نیز به این موضوع مهم جلب نمایید.
با سپاس بیکران
م. آزاد
http://1freedomseeker.wordpress.com/2012/02/22/خامنهای-پرورش-یافته-دانشگاهی-روسی-مع/
http://1freedomseeker.wordpress.com/2012/02/24/khamenei-a-russian-graduate/
درود و سپاس خدمت جناب م. آزاد گرامی؛
حذفکاملا درست می فرمایید؛ تأثیرگذاری این مسأله بسیار بیشتر از موارد دیگر است؛ البته چند روز پیش دیلی تلگراف گزارشی در این زمینه منتشر کرد:
http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/middleeast/iran/10143799/Iranian-president-Hassan-Rouhani-plagiarised-PhD-thesis-at-Scottish-university.html
من هم این نوشته را در وبسایت «خودنویس» نیز منتشر کردم. نوشتارهای «خودنویس» در زمینه ابهام های سوابق آقای روحانی، مورد استناد رسانه های بین المللی قرار می گیرد، اگر فرصتی باشد، سعی می کنم بیشتر به این مسأله بپردازم.
حذفبا سپاس مجدد
https://khodnevis.org/article/51428
با سلام مجدد
پاسخحذفببخشید من منظورم رو نتونسم واضح عنوان کنم. من منظورم تمرکز بر روی قضیه تحصیل آقای خامنه ای در دانشگاه پاتریس لومومبا شوروی بود که در خاطراتشون هم کتمان نموده و اگه اثبات بشه بسیار اثربخش تر و رسوا کننده تر از موضوع مدرک آقای روحانی است. لطفا اگه می تونید بر روی این موضوع زوم نمایید و توجه رسانه های خارجی چون دیلی تلگراف رو هم به این موضوع جلب نمایید. با سپاس مجدد.
آزاد
لینکهای و منابع مرتبط با این موضوع:
http://1freedomseeker.wordpress.com/2012/02/22 /ﺧﺎﻣﻨﻪﺍﯼ - ﭘﺮﻭﺭﺵ - ﯾﺎﻓﺘﻪ -
ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻫﯽ - ﺭﻭﺳﯽ - ﻣﻊ/
http://1freedomseeker.wordpress.com/2012/02/24/khamenei-a-russian-
/graduate
درود دوباره دوست گرامی؛ ببخشید که ابتدا متوجه منظور شما نشدم؛ بله درست می فرمایید، اما متأسفانه من امکان اینکه این مسأله را در مرکز توجه رسانه های بین المللی قرار دهم ندارم، من هستم و یک وبلاگ و یک حساب کاربری بالاترین؛ ضمن اینکه این مسأله فعلا از نظر خبری چون پیشتر در مرکز توجه برخی رسانه ها قرار گرفت، دیگر چندان جذابیت ندارد، مگر اینکه اسناد و مدارک مستند جدیدی به دست بیاید، که قطعا منظور شما نیز تلاش برای به دست آوردن چنین اسنادی است، که همانطور که گفتم، من چنین امکانی را ندارم.
حذفبا سپاس مجدد