احمد علم الهدی؛ نماد تزویر و تظاهر؛
شما غلط میکنید خوشحالی میکنید!
«زاهدان کاین جلوه بر محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند»
عباس خسروی فارسانی: با دیدن و شنیدن سخنان اخیر آقای
احمد علمالهدی در مورد جشنهای خیابانی پس از پیروزی آقای حسن روحانی در انتخابات
ریاست جمهوری و صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی و نیز خواندن نوشتار طنزی از
آقای «ف. م. سخن»، که در ادامه میآید، بار دیگر خاطراتی در ارتباط با ایشان در
ذهنم زنده گشت؛ من فارغالتحصیل دانشگاه
امام صادق هستم، که آقای علمالهدی، همراه با آقای محمدرضا مهدوی کنی و برخی
دیگر از سران جمهوری اسلامی، از مؤسسان آن بود و سالیانی دراز، معاونت آموزشی و
تحصیلات تکمیلی دانشگاه را بر عهده داشت، که البته در این زمینه، کارنامهای بسیار
ناموفق بر جای گذاشت و به مشهد رفت؛ بنا بر این، میخواهم کمی بیشتر با احمد علم
الهدی، عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه مشهد، آشنا شویم؛ البته در اینجا به هیچ
وجه قصد نقض حریم خصوصی ایشان را ندارم، اما به هر روی، ماهیت فردی که اینچنین تزویر
میکند و مردم را از بدیهیترین و اولین حقوق آنها یعنی حق زندگی، شادی و خوردن
مرغ! منع و محروم میکند و توصیه به تناول «اشکنه» میکند، باید آشکار گردد؛ آری، حریم
سیاست از حریم خصوصی، جدا و مجزاست، اما وقتی سیاستمداران، حرمت جان و نان مردم را
هم نگاه نمیدارند و بر زورق تزویر و دروغ سوار میشوند، اخلاق و انسانیت، چارهای
جز گفتن حقیقت بر جای نمیگذارد؛ و تردید ندارم که در این دیدگاه، بسیاری از
ایرانیان و دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق، با من موافق هستند.
احمد علمالهدی در آخرین افاضات هدایتگرانهاش،
عَلَم هدایت اسلام را به دروازده تیم ملی فرستاد و گفت:
«دیپلماسی ورزش به نقطهای رسید که توفیق صعود به جام
جهانی برای ورزش ما پیدا شد. این یک افتخار برای اسلام و نظام بود. یک حرکت قوی و
عظیم در مقابل دشمنی بود که میخواهد ما را بایکوت کند. جشن آن هم برای اسلام و
نظام است. حال یک طیف خاص تلاش میکنند این پیروزی را به نام خود مصادره کنند. عدهای
هم پیدا شدند و جشنی که برای پیروزی اسلام بود را میدان ناهنجاریها، بیعفتیها،
لاابالیها و بیپرواییهای فحشا و مفاسد خود قرار دادند. این درد آور است. در این
رقابتها اسلام پیروز شد اما در خیابانها این موفقیت را به نام خود مصادره کردند.
متأسفانه دستگاههای مسئول هم بیتفاوت تماشاچی میشوند.»
در سالیانی که در دانشگاه امام صادق درس میخواندم،
آقای علمالهدی در سمت معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه، در واقع فعال ما
یشاء و همهکاره بود؛ شبهای جمعه نیز زحمت میکشید و به خوابگاه تشریف میآورد و
ما را از درسهای «ولایت فقیه» مستفیض میکرد! اما همواره یکی از ویژگیهای او
برای من برجستگی خاصی داشت: تزویر و تظاهر و دروغ و نیرنگ؛ یکی از پسران او آقای
علی علمالهدی - که وی نیز مثل برخی دیگر از فرزندان ذکور و اناثش - از جمله چهار
نفر از آنها که من میشناختم، در دانشگاه امام صادق، درس خوانده بود - ریاست دفتر
نشر دانشگاه امام صادق را به عهده داشت، من نیز چند ماهی به عنوان کارشناس مسئول
دفتر نشر با او مستقیماً همکاری داشتم، برایم جالب بود که این پسر او، گویا دل
در گرو پدر ندارد و درونش از روحیات و منش و روش پدر و تزویر و «آن کار دیگر»
او در «خلوت»، آشفته و ناخرسند است؛ هر چند چیزی بر زبان نمیآورد؛ شاید او که
در دانشگاه، درس فلسفه خوانده بود، به جایگاه عقلانیت و اخلاق در زندگی انسانها
توجه داشت...
خاطره دردناک دیگری که با عَلَم هدایت جناب علمالهدی
در مورد «اشکنه پیاز خوردن مردم» در ذهنم ظاهر گشت، مربوط به «رستوران و کبابی
آویشن» در خیابان علامه طباطبایی در «منطقه سعادتآباد» تهران – روبهروی دانشگاه
امام صادق - است؛ دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاه و ساکنان «سعادتآباد» تهران
به خوبی این رستوران و کبابهای معروف، باکیفیت و گرانقیمت آن را میشناسند؛ در
آن زمان که قیمت یک وعده کباب در جاهای دیگر حدود هشتصد تومان بود، کبابهای آنجا
هر وعده حدود سه هزار تومان بود؛ یک بار همراه با یکی از دوستان، به مناسبتی
ولخرجی کردیم و تصمیم گرفتیم به این کبابی برویم؛ با توجه به روحیات من و دوستم، خیلی
زود با کارگر این رستوران، که به نظر میرسید یک شهرستانی ساده و بیآلایش است،
ارتباط دوستانهای برقرار شد، او وقتی فهمید ما دانشجوی دانشگاه امام صادق هستیم،
گویا بلافاصله سؤال بزرگی در ذهنش زنده شد؛ خیلی سریع و با هیجان پرسید:
راستی، راستی؟! شما آقای علمالهدی را میشناسید؟
گفتیم: بله، چطور مگر؟
گفت: چه کاره دانشگاه شماست؟
گفتیم: آدم مهمی است، خرش میرود! حالا چطور؟
گفت: هیچی میخواستم بدانم کی هست این آدم. اینجا اشتراک
دائم داره. خیلی از شبها از خانهاش زنگ میزنند و ده پرس، بیست پرس کباب سفارش میدهند!
تقریباً کار هر شب آنهاست!
گویا این کارگر زحمتکش، برایش بس دشوار بود که برخی
به ظاهر اینگونه خوشبخت هستند و او، اینچنین بیچاره و درمانده. البته او با
سیاست نیز غریبه بود و نمیدانست آقای علمالهدی آخوند است و بنا بر این، کاملاً
صادقانه و بیپیرایه، حس کنجکاوی و دلزدگی درونیاش را آشکار ساخت؛ هرچند برای ما
که علمالهدی را میشناختیم، این سخن هیچ تعجبی ایجاد نکرد.
در بخشی از محوطه بسیار بزرگ و سرسبز دانشگاه امام
صادق، که میان دانشجویان دانشگاه به «زندان سبز» معروف بود، در سعادتآباد، از بهترین
و خوش آب و هواترین مناطق تهران، سه نفر اقامت دائم در منازلی ویلایی، بزرگ و
بسیار شیک، با درب مجزا و همراه با تدابیر امنیتی داشتند، یکی آقای محمدرضا مهدوی
کنی، ریاست مادامالعمر دانشگاه، دیگری آقای احمد علمالهدی، معاون آموزشی و
تحصیلات تکمیلی دانشگاه و نفر سوم، آقای حبیبالله مباشری، معاون دانشجویی و فرهنگی مادامالعمر دانشگاه؛
البته من فقط یک بار داخل یکی از اتاقهای منزل مسکونی آقای مهدوی کنی را به دلیل حضور در یک مناسبت مذهبی و با سخنرانی آقای حسین سعادت مصطفوی دیدم، که
البته منزلی بزرگ و مجلل به نظر میرسید؛ همچنین درون منزل آقای علمالهدی را ندیدهام،
اما این محل سکونت او نیز، بزرگ و مجلل به نظر میرسید؛ اما یک بار به دلیلی
توانستم داخل منزل آقای مباشری، که نسبت به دو نفر دیگر، دونپایهتر و به نوعی،
مرید آنها بود را به صورت دقیقتری ببینم؛ با توجه به فعالیتهای کامپیوتری که من
در دانشگاه داشتم، زمانی پسر آقای مباشری از من خواست که برای تعمیر کامپیوتر او
به خانهشان بروم، به همراه هم به آنجا رفتیم، خانهای بزرگ، مجلل، تو در تو، با
اتاقهای زیاد و دارای استخر بزرگ؛ کامپیوتر را تعمیر کردم، موقع بازگشت، پسر او
با تردید و اندکی شرم، از من پرسید «فیلم سوپر سراغ نداری؟!»؛ که من نیز، با حیرت
فراوان و با جواب منفی، خداحافظی کردم و به خوابگاه برگشتم.
نوشتارهای مرتبط:
شما غلط میکنید خوشحالی میکنید!
ف. م. سخن
راست میگوید آقای علم الهدی! پیروزی در مقابل تیم
کره٬ پیروزی اسلام بود! اگر هم شکست میخورد٬ شکست اسلام بود! چطور شکستاش مال
اسلام باشد٬ پیروزیاش مال شما اوباش؟! نخیر هم! پیروزی این تیم پیروزی اسلام٬
حضرت محمد٬ حضرت علی٬ حضرت فاطمه٬ حضرات امامان و بهخصوص حضرت امام زمان عجل الله
تعالی فرجه الشریف است. اینها همه دست به دست «کیروش» دادند و طرح «سه سه دو» بازی
و پرسینگ از عقب را ریختند و باعث پیروزی تیم اسلام شدند. اصلاً توپ را حضرت مهدی
علیه السلام انداخت جلوی پای قوچان نژاد و این شوت حضرت عباس بود که توپ را چسباند
به تور! چه کرد حضرت عباس! تمام ارزشهای خودش را در فوتبال مدرن نشان داد و یک
بار دیگر به جهان ثابت کرد که اگر بچهها بخواهند میتوانند! چه کرد اسرافیل با شیپورش!
غلط کرد ممد بوقی! تمام استادیوم با شیپور او فریاد میزد ایران ایران! البته
استادیوم غلط میکرد که فریاد میزد «ایران ایران!» و باید فریاد میزد «اسلام
اسلام!»، ولی خب ردیف و قافیه جور نبود و امت همیشه در صحنه مجبور شدند فریاد
بزنند «ایران ایران!»
من هم تأیید میکنم نظر آیتالله علم الهدی را که
اسلام موجب پیروزی ما بر کرهایهای سگ و گربه خور کافر شد. حضرت علی کچ تیم بود و
حضرت ابوالفضل مربی دروازهبانها و دو طفلان مسلم هم در مسابقات تمرینی توپ جمع کن
بودند. حضرت فاطمه به رغم پهلودردی که داشت، آش نذری برای بازیکنان تیم اسلام درست
کرد و کلی آیتالکرسی خواند و دور سر بازیکنان فوت کرد تا ما برنده شدیم. آن صحنه
آخری هم که دیدید به خاطر نور الاهی بود که بر «کیروش» تابیده بود و او را با این
نام ضایعاش به عنوان علمدار اسلام طوری به پیش راند و عَلَم اسلام را به مربی
بدبخت کرهای نشان داد که اگر صدر اسلام بود با همان علم به قلب دشمنان اسلام میتاخت
و درِ خیبر را از جا در می آورد.
آن وقت یک مشت اراذل و اوباش میریزند توی خیابانها٬
میخواهند بُرد تیم نظام و اسلام عزیز را مال خود کنند و بگویند این ما بودیم که
برنده شدیم. شما غلط کردید برنده شدید. شما ... خوردید برنده شدید. بیام بزنم تو
دهانتان که دیگر فرت فرت اضافی نکنید؟!
من از طرف حضرت محمد که دستیار کیروش بود و امور
هماهنگی را با درگاه الاهی انجام میداد میزنم تو دهن همگیتان و اخطار میکنم که
مبادا بار دیگر از این غلطها بکنید.
اگر رفتیم برزیل و سامبا رقصیدیم و دو تا گل از تیم
اول خوردیم و سه تا گل از تیم دوم و سرافکنده به خانه برگشتیم، این شکست٬ شکست
نظام و اسلام عزیز است و سرافکندگیاش هم مال ماست و به شماها مربوط نیست. شما غلط
میکنید اگر بخواهید ناراحت بشوید. شما ... میخورید اگر بخواهید ناراحت بشوید.
مردهشوربردهها...
والسلام علی من اتبع الهدی...
منبع: وبسایت «گویا»
پینوشت
زندگینامه و برخی سخنان و مواضع احمد علمالهدی
سید احمد علمالهدی (زاده ۱۰ شهریور ۱۳۲۳ در مشهد)
عضو مجلس خبرگان رهبری از استان خراسان رضوی و امام جمعه مشهد است. وی فرزند آیتالله
سید علی علمالهدی است.
شرح زندگی
آیتالله سید احمد علم الهدی نماینده مجلس خبرگان
رهبری و امام جمعه شهر مقدس مشهد فرزند ششم مرحوم آیتالله حاج سید علی علم الهدی
از سادات آل شهید و از نسل مرحوم سید مهدی شهید ثالث که در حرم حضرت رضا علیه
السلام با ضربت تبرزین نواده نادر به شهادت رسید، میباشد. ایشان در دهم شهریور
سال ۱۳۲۳ در شهرستان مشهد به دنیا آمده است در سال ۱۳۳۸ در حوزه علمیه مشهد به تحصیل
مقدمات و ادبیات عرب مشغول شده و پس از طی دوره ادبیات و صرف و نحو معانی و بیان
در محضر ادیب نیشابوری و سایر اساتید سطح فقه و اصول را در حضور اساتیدی همچون آیات
بزرگوار حاج سید احمد مدرس یزدی، مرحوم حاج شیخ مرتضی شاهرودی، آیتالله مشکینی،
مرحوم فیض گنابادی گذرانده و سپس در درس خارج فقه مرحوم آیتالله العظمی میلانی به
مدت هفت سال مقداری از کتاب زکوة و تمام کتاب خمس و بخش عظیمی از بیع و تجارت را
گذرانید. در دوران تحصیل طی فعالیتهای تبلیغی در استانهای گیلان و مازندان و سیستان
و خراسان و همچنین تهران، با سخنرانیهای انقلابی خود به تحریک و تهییج مردم علیه
رژیم ستمشاهی پهلوی می پرداخته و از این رو تحت تعقیب دستگاههای امنیتی شاهنشاهی
بوده است. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و از سال ۱۳۵۹ تا مرداد ۱۳۶۱ مسئولیت کمیته
انقلاب اسلامی منطقه یک تهران را عهده دار بود و پس از مدتی به عضویت شورای مرکزی
جامعه روحانیت مبارز تهران درآمد. از سال ۱۳۶۱ به همراه آیتالله مهدوی کنی و آیتالله
باقری کنی اقدام به تأسیس دانشگاه امام صادق (علیه السلام) نمود که هدف از آن تربیت
نیروی انسانی متعهد و کارآمد برای مدیریت نظام جمهوری اسلامی ایران در تمام سطوح میباشد.
وی به مدت ۲۲ سال به عنوان عضو هیات علمی در سمت معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی این
دانشگاه فعالیت آکادمیک نمود. در این مدت او یکی از سخنرانان مطرح تهران و کشور
محسوب میشد که بخاطر بلاغت ویژهای که داشت مورد علاقه قشر جوان و متدین بود. به
نحوی که او را یکی از منتقدین جدی جریان دوم خرداد ۷۶ و دولت محمد خاتمی می دانند
و جزو معدود علمایی بود که طرفدار جریانی بنام آبادگران و رزمندگان بود که نهایتا
به پیروزی محمود احمدی نژاد در رقابت انتخابات ریاست جمهوری کمک کرد. البته در
سالهای پایانی دولت احمدی نژاد و به ویژه در دوره دوم ریاست جمهوری او، وی یکی از
منتقدین سیاستهای فرهنگی دولت به شمار میرفت و جزو اولین کسانی بود که از انحراف
دولت احمدی نژاد حرف میزد.
آیتالله سید احمد علم الهدی در تاریخ فروردین ۱۳۸۴
با حکم آیتالله العظمی خامنهای به عنوان امام جمعه شهر مقدس مشهد انتخاب شد و
بعد از ۳۵ سال هجرت دوباره به موطن خود برگشت. او از همان ابتدا علاوه بر فعالیتهای
اجتماعی و مذهبی خود در سطح کشور در سه حوزه در شهر مشهد فعالیت مینمود. در سطح
اساتید دانشگاهی و نخبگان آکادمیک، در سطح دانشجویان و همچنین در سطح حوزه علمیه
مشهد مقدس
در سال ۱۳۸۶ با شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری
به عنوان نفر دوم از استان خراسان رضوی انتخاب شد و از آن پس به عنوان نماینده
خبرگان نیز فعالیت مینماید.
وی هم اکنون علی رغم اینکه نماینده ولی فقیه در استان
خراسان نیست، اما یکی از افرادی است که در استان خراسان و سطح کشور از کلام نافذی
برخوردار است و برای همین صاحب نفوذ میباشد. بطوری که مرد مشهد وی را مردی مستقل
از تمام جریانات و احزاب و گروههای سیاسی می دانند. وی از حامیان جدی محمود احمدی
نژاد بود.
مواضع و دیدگاهها
اعتراض به برگزاری نمایشگاههای بینالمللی هتلداری
در مشهد
از تاریخ مسئولیت وی نمایشگاه بینالمللی گردشگری و
هتلداری که همه ساله در مشهد برگزار میگردید و با استقبال فراوان رو برو شده بود
به دلیل اعتراضات شدید وی که معتقد بود حضور گردشگران خارجی در مشهد رواج بی حجابی
را به دنبال دارد و نجس بودن بدن غیر مسلمانان نماز مردم را تحت الشعاع قرار میدهد
این نمایشگاه هرگز در حد و اندازه سابق خود در مشهد برگزار نشد و تنها در بعضی
سالها نمایشگاه داخلی تجهیزات هتلداری برگزار میشود.
زن بیحجاب، پیادهنظام آمریکا و اسراییل است
«زن
بدحجاب پیاده نظام آمریکا و پیاده نظام اسراییل و همان نیرویی است که آمریکا و
اسراییل وارد ایران کردهاست، تا نظام و انقلاب را شکست دهد..... وزیر کشور فرانسه
سال قبل به آمریکا گفت، لازم نیست بمب بر سر مردم بریزید، بلکه کافی است پیراهن و
دامن زنان کوتاه شود. وقتی دختر و زن ایرانی در جامعه بیعفت وارد شود، جوانی که
در کوران غرایز جنسی است، نسبت به دین بدون حساسیت خواهد شد و زمانی که جوان پای
سفره دین نبود، دین پشتیبانی نخواهد داشت.»
به گفته وی بی حجابی یک جنایت است: «بلکه نوعی جنایت
گری کم نظیر و حتی بی نظیر در جامعه اسلامی ما است.»
اعتراض به پرچمداری کاروان ورزشی ایران توسط یک زن
در مراسم گشایش المپیک پکن، پرچمدار کاروان ورزشی ایران
هما حسینی بود. او پس از لیدا فریمان در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا دومین زنی است که
پرچمداری کاروان ایران در بازیهای المپیک را بر عهده داشته است.
پس از برگزاری مراسم، علمالهدی در خطبههای نماز
جمعه مشهد سپردن بیرق ملی به دست یک زن را جنگ با ارزشهای اسلامی، مخالف با تعالیم
معصومان و موجب تأخیر در ظهور امام زمان نامید.
وی گفت: «این که یک زن را به عنوان پرچمدار کاروان
ورزشی ایران در المپیک، انتخاب کردهاند؛ دهنکجی به ارزشها است. تثبیت ارزشها
زمینهساز ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجهاست. مسئولان، سیاستمداران،
احزاب و جریانات سیاسی بدانند هر اقدامی که ضد ارزش اسلامی باشد، ضد حضرت ولیعصر
است و مقابله با زمینهسازی برای ظهور ایشان است. نظام اسلامی که رأسش مقام رهبری،
نایب امام زمان است و شعار رئیس جمهور آن اللهم عجل لولیک الفرج است.
نباید یک زن را به عنوان جلودار کاروان ورزشکاران ایرانی
در المپیک معرفی کنند. اساساً جایگاه زن این نیست که قهرمان باشد. من چندی پیش
اعلام کردم که شرکت زنها در مسابقات بینالمللی خلاف مبانی دینی و اسلامی است؛
حالا دیگر کار را به جایی رساندهاند که نه تنها زنان را به مسابقات میفرستند،
بلکه پرچمدار کاروان ورزشی هم آنها را میکنند. این رویه باید خاتمه پیدا کند؛
حتماً در نظام اسلامی افرادی هستند که متخصص در امور دینی هستند. قطعاً اینها میتوانند
شما را راهنمایی کنند تا این چنین کارهایی که ضد بیانات امیرالمؤمنین علی صلوات
الله علیهاست، نکنید. اما متأسفانه مسئولان ما توجه خودشان را به ارزشها از دست
دادهاند، باید بیدار شوند. این که یک زن را پرچمدار کردهاید، میخواهید چه کسی
را راضی کنید؟ آیا میخواهید استکبار بینالملل را از خود راضی کنید؟ آیا میخواهید
آمریکا و اسرائیل را راضی کنید؟ میخواهید عدهای فمینیست از شما رضایت داشته
باشند؟ میخواهید بگویند شما طرفدار حقوق زنها هستید؟ به خدا، رضایت همه اینها
به این نمیارزند که این جمعیت نمازگزار ناراضی باشند؛ امیرمؤمنان علی علیهالسلام
ناراضی باشد.»
حمایت از محمود احمدی نژاد
محمود احمدی نژاد طی سخنانی مدعی اثر گذاری امام زمان
بر مدیریت کشور و جهان بود. علم الهدی از اظهارات وی حمایت کرده و آنرا جز
اعتقادات شیعه دانست.
عدم برگزاری کنسرت موسیقی و فیلمهای سینمایی در مشهد
علمالهدی در خبطههای نماز جمعه روز ۲۳ فروردین ۱۳۸۷
پیشنهاد کرد که شهر مشهد از برگزاری هرگونه کنسرت موسیقی، فیلمهای سینمایی و سایر
برنامههای هنری دیگر مستثنی گردد، و اجرای این گونه برنامهها منوط به نظارت شورای
فرهنگ عمومی استان شود.
وی گفته است: «طبق حدیث پیامبر» بین الجبلین روضة من
ریاض جنة، شهر مشهد همه اش جزو حرم امام رضا است و همان طوری که هیچ موسیقی دانی
به خود اجازه نمیدهد در حرم امام رضا (ع) به نوازندگی بپردازد، لذا در مشهد نیز
نباید کنسرت موسیقی برگزار شود.
طرحهای استانی که مورد رضایت نماینده ولی فقیه نیست
مشروعیت ندارد
وی همچنین مدعی است که چون ولی فقیه نماینده امام
زمان و او نماینده رهبر است، مقامات استان نباید طرحهایی خلاف نظر وی تصویب کنند
چون خلاف شرع است.
مخالف جریان اصلاحطلب با جنبش سبز
ما به سران فتنه اعلام می کنیم و می گوییم کاری را
شما شروع کردید از "بغی" شروع کرده و به محاربه رساندید. آغاز کارتان
"بغی" بود. خدا در قرآن می فرماید "یبغون فی الارض اولئک لهم
العذاب الیم". و شما حرکتتان را با بغی شروع کردید به معنای طلب ناحق. مطالبه
ناحق در برابر نظام عدل می شود بغی. امام عادل این امت رهبر عظیم الشان در ۲۲ خرداد
در خطبه نماز جمعه شما را به حق دعوت کردند. گفتند اگر اشکالی به انتخابات دارید
از طریق قانونی رسیدگی کنید. مطالبه ناحق کردید بر طبل مخالفت با جمهوری اسلامی
کوبیدید و باغی شدید در نظام اسلامی ، و بغی ورزیدید. بغی شما بستر را آماده کرد
جریان الحادی ، جریان کفر و مارکسیستی و منافقین ناپاک ، در بستر آن آمدند و این
حرکت را شروع کردند. در عاشورا بغی شما به محاربه انجامید. بغی شما در روز عاشورا
به محاربه انجامید. حرکت روز عاشورا دقیقاً محاربه بود. شما خواهید گفت شرط محارب
"شاهراًبالسیف" ویا آنکه مسلحانه حرکت کند.
فرمانده آن منافقین بودند. دلیل داریم که همه شاهدیم
چون شعارهایی که منافقین روی سایتشان از 16 آذر گذاشتند آشوبگران عاشورا آن شعارهای
منافقین را سردادند پس آنها دستیار منافقین بودند. فرمانده روز عاشورا منافقین
بودند. امام بزرگوار در جریان عملیات مرصاد فرمودند منافقین محاربند و هرکس در
داخل کشور با منافقین اعلام همکاری کند آنهم ملحق به آن ، منافق است و مهدور الدم
است. منافقین فرمانده عملیات روز عاشورا بودند. اینها نه تنها اعلام همکاری کردند
بلکه سرباز و پیاده نظام منافقین شدند. آنها محارب بودند پس به ملاک حکم امام در
عملیات مرصاد کسانی که این غائله را بپا کردند محاربند.
درخواست توقیف برای دو فیلم "گشت ارشاد" و
"زندگی خصوصی"
علم الهدی در خطبههای نماز جمعه مشهد با انتقاد از
وزارت ارشاد برای اکران دو فیلم "گشت ارشاد" و "زندگی خصوصی"
از قوه قضاییه خواست آنها را توقیف کند.
پیشنهاد مصرف اشکنه به جای مرغ
او در واکنش به گران شدن قیمت مرغ در بازارهای ایران
پیشنهاد کرد که مردم به جای مرغ از اشکنه استفاده کنند؛ این در حالی است که قیمت
تمام شده یک وعده اشکنه نیز در آن زمان مطابق قیمتهای ایران چیزی حدود هشت و هزار
و پانصد و پنجاه تومان میشد
موضعگیری در مقابل عدم شرکت در انتخابات
علم الهدی در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ایران
(۱۳۹۲) در خطبه نماز جمعه ۱۷ خرداد ماه سال ٬۹۲ با بیان اینکه به کسی رأی دهید که
خدای نکرده انقلاب به دست نااهلش نیفتد گفت: هر کس در انتخابات شرکت نکند به جهنم
رفتنش قطعی است. این سخنان وی اعتراضاتی را در بعضی از روزنامهها و خبرگزاریها
در پی داشت. چنان که بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، روزنامه جمهوری اسلامی
خطاب به علم الهدی نوشت: حالا این ۱۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر [اشاره به افرادی که
در انتخابات شرکت نکردند] به جهنم میروند؟! همچنین این روزنامه یادآور شد: از نظر
اسلام، افراد به خاطر کوتاهی در انجام یک وظیفه شرعی به جهنم نمیروند، اسلام را
فقط درصورتی که با زبان صحیح معرفی نمائیم موفق خواهیم بود.
فعالیتهای سیاسی
سمتها
[مسئول
کمیته انقلاب اسلامی منطقه یک تهران (از سال ۱۳۵۹ تا مرداد ۱۳۶۱)]
ریاست کمیته امداد امام خمینی منطقه ۱۰ تهران
همکاری برای تأسیس دانشگاه امام صادق و معاونت این
دانشگاه
امامت جمعه مشهد
عضویت در شورای برنامه ریزی حوزه علمیه خراسان
ریاست ستاد تفسیر حوزه علمیه خراسان
نمایندگی مردم استان خراسان در مجلس خبرگان رهبری
از سمتهایی است که تاکنون بر عهده داشتهاست.
آثار غیرفقهی
منتظر جهان و راز طول عمر
اشکهای فاطمه (س) پشتوانه شمشیر علی (ع)
اخلاق و روانکاوی از دیدگاه اسلام
زهرا (س) مولود وحی
آیین وهابیت و ایده استعمار
اصالت تخصص سرفصل یک جنبش ارتجاعی در انقلاب اسلامی
زهرا (س)
دینشناسی ابتدایی
ترجمه کتاب انقلاب مهدی و پندارها، اثر شهید آیتالله
سید محمدباقر صدر
ترجمه کتاب فدک، اثر مرحوم علامه قزوینی
همچنین تقریرات و جزوات متعددی در زمینههای مختلف از
قبیل:
۳۰
سال درباره مارکسیسم
آزادی و پرسش
اعلامیه حقوق بشر و حقوق اسلامی ایران
التقاط جدید
امیرالمومنین علی (ع) رهبر جهاد ضدارتجاع
ای برادر کارگر
بررسی ارتباط بین جامعه مدنی و مدینةالنبی
پرسش از رفقا
تفسیر مختصر پارهای از اصطلاحات
توطئهگران و سر و صدای تازه
جامعه مدنی و امت
جمهوری دموکراتیک در ایران
حاکمیت ملی و اصل ۱۱۰
حقوق بشر در سازمان ملل
خودی و غیرخودی در اندیشه قرآن
عشای ربانی
عیسی پسر کیست؟
---------------------------------
بیشتر بخوانید:
---------------------------------
دعوت از شما نجیب گرامی؛ در فیسبوک به ما بپیوندید:
معرفی و دانلود کتاب:
علم الهدی یک خوک کثیف است که باید او را خوراک حیوانات باغ وحش کرد
پاسخحذفاین آقا رو باید جلو گاوآهن کشاورز پابرهنه خراسانی بست تا زمین ها رو شخم بزنه.انسانی ترین مجازات رو در نظر گرفتم.
پاسخحذفafarin bar shoma in hivane nafahm chun hich vaght kar nakarde va nemidune kar chie faght lataelt mige va bas
پاسخحذفman az mzkhrafat amsale ishan tazeh fahmidam ke din che cheghadr bi paye va asas ast
پاسخحذف