صفحات

۱۳۹۷ فروردین ۱, چهارشنبه

نامه ضد جنگ گروهی از ایرانیان به ترامپ و کنگره آمریکا در روزنامه واشنگتن پست

نامه ضدجنگ ۲۲ ایرانی - آمریکایی مخالف نظام جمهوری اسلامی به ترامپ و نمایندگان کنگره آمریکا به مناسبت نوروز
(منتشرشده در صفحه ۵ روزنامه واشنگتن پست، ۲۰ مارس ۲۰۱۸ برابر با اول فروردین ۱۳۹۷)

«جنگ با ایران، به مثابه هدیه ای است به رهبر مستبد جمهوری اسلامی»

«جناب رئیس جمهور و اعضای کنگره، در این جشن ایرانی سال نو به ما بپیوندید تا در پشتیبانی از مردم ایران از سردمداران مستبد جمهوری اسلامی بخواهیم که به نقض سازمان یافته منشور جهانی حقوق بشر در ایران خاتمه دهند.»


 

 



جناب آقای رئیس جمهور دونالد ترامپ و اعضای محترم کنگره آمریکا

امروز، بیستم مارچ، ایرانیان، نوروز، سال جدید ایرانی را جشن می‌گیرند؛ جشنی باستانی که نویدبخش بهار و نشان‌دهنده تولد دوباره زندگی است.

چهره ایران به عنوان گاهواره تمدن بشریت در تمامی جلوه‌های زندگی ایرانی، آشکار است و به بهترین شکل، در شعر «بنی‌آدم» سعدی، شاعر قرن سیزدهم میلادی، نشان داده شده است، به‌گونه‌ای که سخن او زینت‌بخش ورودی سازمان ملل متحد است:

بنی‌آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

 

آقای رئیس‌جمهور، شما در سخنرانی تاریخی خود در برابر رهبران بیش از پنجاه کشور مسلمان در ریاض عربستان، انسان‌دوستی ایرانیان را با این گفته، مورد تصدیق و تاکید قرار دادید:

«دیرپاترین قربانیان رژیم ایران، خود مردم ایران هستند. ایران، دارای تاریخ و فرهنگی فرهمند و باشکوه است، اما مردم ایران، بر اثر سیاست‌های نامسوولانه و مبتنی بر ستیزه‌جویی رهبرانشان، متحمل رنج و نومیدی شده‌اند.»

شما سخن خود را با امید به «فرا رسیدن روز دستیابی مردم ایران به دولتی دادگر و درستکار که سزاوار آن هستند» به پایان بردید.

امروز، در سال جدید ایرانیان، آن روز از همیشه نزدیک‌تر است.

پس از چهار دهه انقیاد و اسارت در سیاهچال جمهوری اسلامی، مردم ایران استوار و پایدار مانده‌اند. آنچه شکست خورده، حکومت استبداد دینی است که بر پایه وحشت، زور و تزویر، بنیان گذاشته شده است.

آقای رئیس‌جمهور و اعضای کنگره! در این بزنگاه تاریخی، ما امضاکنندگان این نامه که ده‌ها سال برای دستیابی به حکومتی سکولار-دموکراتیک در ایران مبارزه کرده‌ایم، به‌عنوان نماینده خواست و امید ایرانیان، از شما نمایندگان آمریکا، می‌خواهیم در همبستگی اخلاقی با مردم ایران، استوار و پابرجا بمانید.

وجدان بشری و مصلحت و منافع مشترک تمامی ملت‌ها، ما را ملزم به داشتن امید و ایمان به یک ایران برخوردار از آزادی و استقلال در آینده می‌نماید، ایرانی بانشاط، غنی، توانگر و تابناک همچون مردم ایران.

جنگ با ایران چاره‌ساز نیست
توافق هسته‌ای، نبایستی توجیهی برای دلجویی از حکومت استبداد دینی که با استفاده از دین آن را در حد وسیله‌ای برای تقدیس استبداد، ترور، تاراج، فساد، تفرقه و مرگ تنزل داده‌اند، تلقی شود.

همزمان، ما به عنوان ایرانی-آمریکایی‌ها، قویاً مخالف جنگ با ایران هستیم. جنگی که می‌تواند به‌سرعت به نبردی منطقه‌ای یا جنگ جهانی با تبعاتی دهشت‌بار برای همه ملت‌ها منجر شود. جهان نباید بار دیگر اشتباه بزرگی را که بسترساز جنگ عراق شد، تکرار سازد.

آقای رئیس جمهور، شما در سال ۲۰۰۴ در مصاحبه با نشریه «اسکوایر» به درستی درباره هزینه‌های انسانی جنگ عراق هشدار دادید:

«هدف همه این کارها چه بود؟ صدها و صدها جوان [آمریکایی] کشته شدند. گناه مردمی که بدون دست و پا از جنگ برگشتند چه بود؟ نیازی به بیان سوی دیگر ماجرا نیست. تمام آن کودکان عراقی که در انفجارها قطعه‌قطعه شدند. و سرانجام، آشکار شد که تمام دلایلی که برای جنگ آورده شد، اشتباه بود. این‌همه برای هیچ!»

رهبران نظامی و دولتمردان برجسته کنونی و پیشین آمریکا نیز در مورد نتایج ناخواسته جنگی دیگر در خاورمیانه هشدار داده‌اند.

جنگ با ایران، پاسخی به امید و خواسته‌های مردم ایران نیست.

جنگ با ایران، به مثابه هدیه‌ای است به رهبر جمهوری اسلامی. رهبری که در جایگاه ولی مطلقه حکومت ورشکسته و ویرانگر استبداد دینی، سرکوب مردم ایران را هدایت می‌کند. با رخداد یک جنگ، رهبر جمهوری اسلامی مرگ نسلی از جوانان و ویرانی ایران را بر گردن قدرت‌های خارجی می‌اندازد و کشورهای غربی را مورد ملامت و مذمت قرار خواهد داد.

جنگ با ایران موجب احیای افسانه «شیطان بزرگ» خواهد شد. آنچه بر بنیادگرایی دینی در ایران و سایر کشورهای منطقه مهر پایان خواهد زد، برپایی حکومتی بر اساس حاکمیت ملی و بدون هیچ‌گونه دخالت خارجی است.

به ‌جای خروج از توافق هسته‌ای و خیزش یا لغزش به سوی جنگ با ایران، ما از شما می‌خواهیم که از دو گونه خطا بر حذر باشید: اول) توافق هسته‌ای یک‌طرفه که تنها به سود رژیم جمهوری اسلامی است؛ دوم) جنگی که منجر به خسارت جانی و مالی مردم ایران و آمریکا خواهد شد.

آقای رئیس‌جمهور و اعضای کنگره، ما شما را به انتخاب راه سوم بر پایه انسانیت مشترکمان فرا می‌خوانیم، چنانچه در منشور سازمان ملل متحد نیز درج شده است.
در کنار مردم ایران بایستید و اطمینان داشته باشید که مانند آنچه در اروپای شرقی رخ داد، در ایران نیز زندگی بر مرگ، آزادی بر اسارت، و بخشندگی بر قساوت چیره خواهد شد.

به جهانیان یادآوری کنید که چرا آمریکا دوست مردم ایران است و نه دشمن آنان.

مردم ایران سزاوار پشتیبانی اخلاقی ما هستند

جناب رئیس‌جمهور و اعضای کنگره، در این جشن ایرانی سال نو به ما بپیوندید تا در پشتیبانی از مردم ایران، از سردمداران مستبد جمهوری اسلامی بخواهیم که به نقض سازمان‌یافته منشور جهانی حقوق بشر در ایران خاتمه دهند. منشور جهانی حقوق بشر سندی است گرانمایه که حقوق جهانشمول تمامی شهروندان ایران، از جمله زنان، اقلیت‌ها و کودکان را مورد تکریم قرار می‌دهد.

در جشن سال نو ایرانیان به ما بپیوندید تا خواهان پایان دادن به تجاوزهای سازمان‌یافته رژیم جمهوری اسلامی نسبت به آزادی‌های مردم ایران، رسانه‌ها، پارلمان، دانشگاه‌ها و همچنین حقوق کارگران، ورزشکاران، فعالان محیط زیست، تشکل‌های زنان و دیگر اتحادیه‌های جامعه مدنی شویم.

در جشن سال نو ایرانیان به ما بپیوندید تا خواهان آزادی تمامی زندانیان سیاسی، از جمله شهروندان آمریکا، و بسته شدن زندان اوین بشویم.

فرجام سخن این‌که در شادی سال جدید ایرانیان همراه ما باشید تا از خواسته‌های میلیون‌ها ایرانی در دی‌ماه اخیر اعلام پشتیانی نماییم: برچیدن مقام ولی فقیه و حکومت استبداد دینی و استقرار یک حکومت سکولار با یک قانون اساسی برخاسته از حاکمیت ملی و منافع مردم ایران.

آقای رئیس‌جمهور و اعضای کنگره، از جنگ با ایران احتراز کنید! به‌ جای جنگ بیاییم امید و اعتماد خود را روی خواست مردم ایران متمرکز سازیم.

ما شما را دعوت می‌کنیم تا در آرزوی نوروزی شاد برای مردم ایران با ما باشید - بدان امید که سال نو، سالی سرشار از شادی، زندگی، عشق و نشاط برای همه جهان باشد؛ نه این‌که باز هم به سوی جنگی دیگر خیز برداریم. دوباره به یاد آوریم که همه ما فرزندان «آدم» هستیم و تروریست‌ها و تندروها نه می‌توانند ما را از هم جدا سازند و نه خواهند توانست نیرویی که رخسار امید و ایمان همه ما را به هم پیوند می‌دهد، یعنی انسانیت مشترک ما را، نابود سازند.

در کمال صمیمیت،


شهره آغداشلو، بازیگر سینما، کالیفرنیا
حمید اکبری، استاد و رئیس دانشکده، مینه‌سوتا
لوتر الخاص، بازرگان، کالیفرنیا
اردشیر بابک‌نیا، پزشک و استاد علوم بهداشتی، کالیفرنیا
عسل پهلوان، ناشر و مدیر اجرائی نشریه «ایران امروز»، کالیفرنیا
هوشنگ توزیع، نمایشنامه‌نویس و بازیگر، کالیفرنیا
سیامک زرین، مشاور مدیریت کیفیت، کالیفرنیا
پریسا ساعد (دکتر)، روزنامه‌نگار، کالیفرنیا
عباس خسروی فارسانی، تحلیل‌گر سیاسی، میشیگان
بیژن خلیلی، ناشر و روزنامه‌نگار، کالیفرنیا
آذر خونانی-اکبری، کارشناس ارشد آموزش کودکان، ایلینوی
امیر سلطانی، نویسنده و فیلم‌ساز، یوتا
خسرو سمنانی، صاحب صنعت و مدیرعامل بنیاد نیکوکاری «امید ایران»، یوتا
مریم سیحون، بنیانگذار گالری «سیحون»، کالیفرنیا
پرویز صیاد، نمایشنامه‌نویس و فیلم‌ساز، کالیفرنیا
نازیلا طوبایی، مهندس نرم‌افزار سیستم، کالیفرنیا
بهمن فتحی، روزنامه‌نگار و کوشنده سیاسی، کالیفرنیا
فرهنگ فرهی، روزنامه‌نگار، کالیفرنیا
منوچهر قنبری، مهندس انرژی اتمی، کالیفرنیا
مهرانگیز کار، وکیل حقوق بشر، واشنگتن دی‌سی
مرتضی میرآفتابی، نویسنده و شاعر، کالیفرنیا
هما میرافشار، ترانه‌سرا و شاعر، کالیفرنیا

 

درج این نامه سرگشاده در روزنامه واشنگتن پست به‌وسیله بنیاد «امید ایران» پشتیبانی شده است.

omidforiran.org
 

نوشتارهای مرتبط:

The Antiwar letter from Iranian-American to Trump

The Antiwar open letter from 22 Iranian-American dissidents of Iran's regime to President Trump and members of Congress

(Washington Post, March 20, 20018)

An Iran war is a gift to Iran’s supreme leader.

Stand with the Iranian people and demand Iran’s tyrants end their systematic violation of the Universal Declaration of Human Rights.




Dear President Donald Trump and Honorable Members of Congress,

Today, March 20th, Iranians celebrate Nowruz, the Persian New Year, an ancient ceremony that ushers in the spring and marks the rebirth of life.

The vision of Iran as a cradle of humanity is manifest in all dimensions of Iranian life and is best captured in the poem “Children of Adam” by Saadi, a 13th century poet, whose words grace the entrance of the United Nations:

The children of Adam are limbs of each other
Having been created of one essence.
When the calamity of time affects one limb
The other limbs cannot remain at rest.
If you have no sympathy for the troubles of others,
You are unworthy to be called by the name of a Human.

In a historic speech before the leaders of more than 50 Muslim nations gathered in Riyadh, Saudi Arabia, Mr. President, you recognized and affirmed the humanity of the Iranian people:

“The Iranian regime’s longest-suffering victims are its own people. Iran has a rich history and culture, but the people of Iran have endured hardship and despair under their leaders’ reckless pursuit of conflict and terror.”

You concluded with a prayer for “the day when the Iranian people have the just and righteous government they deserve.”

Today, on the eve of the Persian New Year, that day is closer than ever.

After four decades of subjugation and captivity in the dungeons of the Islamic Republic, the Iranian people are not broken.

What is broken is a theocracy founded on fear, force and fraud.

At this historical juncture, we the signatories, who have been struggling for decades for the peaceful prevalence of a democratic secular polity in Iran, as determined by the will of the Iranian people, call upon you, Mr. President and Members of Congress, as representatives of the American people, to stand in moral solidarity with the Iranian people.

The conscience of mankind and the interests of all nations dictates that we place our faith in the future of a free and independent Iran, an Iran that is as vibrant, abundant and radiant as her people.

AN IRAN WAR IS NOT THE SOLUTION

The nuclear deal is not a justification for the appeasement of a theocracy that degrades religion to celebrate tyranny and terror, plunder and corruption, and division and death.

At the same time, as Iranian-Americans, we are strongly opposed to an Iran war that can escalate into a regional or world war with catastrophic consequences for all nations. The world must not repeat the grave mistakes that paved the way for the Iraq war.

Mr. President, in an interview with Esquire magazine in 2004, you correctly warned about the humanitarian costs of the Iraq war:

“What was the purpose of the whole thing? Hundreds and hundreds of young people killed. And what about people coming back with no arms and legs? Not to mention the other side. All those Iraqi kids who’ve been blown to pieces. And it turns out that all the reasons for the war were blatantly wrong. All this for nothing!”

Distinguished current and former American military leaders and statesmen have also warned about the unintended consequences of another war in the Middle East.

An Iran war is not the answer to the Iranian people’s prayers.

AN IRAN WAR IS A GIFT TO IRAN’S SUPREME LEADER. As the guardian of a bankrupt and broken theocracy that oppresses the Iranian people, he will blame the death of yet another generation of Iranian youth on foreign powers conspiring to destroy Iran.

What will seal the fate of fundamentalism in Iran and beyond is not the resurrection of the myth of the United States as the Great Satan. It is the will of the Iranian people—free from any form of foreign intervention.

Rather than tear the nuclear deal and rush or stumble into an Iran war, we invite you to reject the false choice between 1) a nuclear deal that benefits the regime and 2) a war that will lead to the loss of life and treasure for both the Iranian and American people.

Mr. President and Members of Congress, we invite you to choose a third path: that of our common humanity as expressed in the Charter of the United Nations.

Stand with the Iranian people secure in the knowledge that in Iran, as in Eastern Europe, life will prevail over death, freedom over despair, and compassion over cruelty.

Remind the world why America remains a friend—and not a foe—of the Iranian people.

THE IRANIAN PEOPLE DESERVE OUR MORAL SUPPORT

Mr. President and Members of Congress, join us in celebrating the Persian New Year by standing with Iranian people and demanding that Iran’s tyrants end their systematic violation of the Universal Declaration of Human Rights, a sacred document that enshrines the universal rights of all Iranian citizens, including women, minorities and children.

Join us in celebrating the Persian New Year by calling for an end to the regime’s systematic assaults on the liberties of the Iranian people, press, parliament, and universities as well as on labor, sports environmental and women’s groups and other civil society associations.

Join us in celebrating the Persian New Year by calling for the release of all political prisoners, including American citizens, and the closure of Evin prison.

Finally, join us in celebrating the Persian New Year by lending moral support to millions of Iranians who, this last December, called for the abolition of the office of Iran’s supreme leader, an end to clerical despotism and the establishment of a constitution and a secular government that reflects the sovereignty and protects the interests of the Iranian people.

Mr. President and Members of Congress, reject an Iran war. Instead, let us place our faith and trust in the will of the Iranian people.

We invite you to join us in wishing the Iranian people a happy Nowruz—may the new year fill the world with joy, life, love and laughter. Rather than rush into yet another war, let us remember that we are all the children of Adam, and that terrorists and extremists can neither divide nor destroy the force that binds the face of all our faiths as one: our common humanity.

Sincerely,

Shohreh Aghdashloo, Iranian-American Actress, CA
Hamid Akbari, Professor & Higher Education Administrator, MN
Luther Alkhaseh, Businessman, CA
Ari Babakinia, M.D., Professor of Health Sciences, CA
Bahman Fathi, Journalist & Political Activist, CA
Farhang Farahi, Journalist, CA
Manouchehr Ghanbari, Nuclear & Structural Engineer, CA
Mehrangiz Kar, Human Rights Lawyer, DC
Bijan Khalili, Publisher & Journalist, CA
Azar Khounani-Akbari, Early Childhood Educator, IL
Abbas Khosravi-Farsani, Political Analyst, MI
Homa Mirafshar, Poet, CA
Morteza Miraftabi, Author & Poet, CA
Assal Pahlevan, Executive Director, Ferdosi Emrooz Publication, CA
Parisa Saed, Ph.D., Journalist, CA
Parviz Sayyad, Playwright & Filmmaker, CA
Khosrow B. Semnani, Industrialist & Philanthropist, UT
Maryam Seyhoun, Founder, Seyhoun Gallery, CA
Amir Soltani, Author, Zahra’s Paradise, UT
Nazila Tobaie, Systems Software Specialist, CA
Houchang, Tozie, Playwright & Actor, CA
Siamak Zarin, Quality Management Consultant, CA



Sponsored by Omid for Iran
www.omidforiran.org



۱۳۹۶ بهمن ۲, دوشنبه

مردم چهارمحال و بختیاری: «روحانی گلابی، مُردیم از این بی آبی»

مردم چهارمحال و بختیاری: 
 
«روحانی گلابی، مُردیم از این بی آبی» 

حصر نظام در ۳ بحران و ۳ لشگر
 
 (عباس خسروی فارسانی)
 
توضیح: این گزارش تحلیلی نخستین بار در هفدهم مردادماه سال ۱۳۹۳ در وبسایت خودنویس منتشر شده است

 
چکیده: 

جمهوری اسلامی با ۳ بحران عمیق و جدی مشروعیت، معیشت و آب روبه‌رو است؛ به بیان دیگر، این نظام در محاصره ۳ لشگر انبوه، پرانگیزه و خشماگین آزادی‌خواهان و دموکراسی‌جویان، گرسنگان و تشنگان گرفتار آمده است و با توجه به عدم فراهم آوردن زیرساخت‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی لازم، به نظر نمی‌رسد ساختار جمهوری اسلامی توانایی گذار موفقیت‌آمیز از آنها را داشته باشد. نظام متزلزل جمهوری اسلامی شاید بتواند با لطایف‌الحیل گوناگونی چون اختناق، خفقان، اعدام، ارهاب، زندان، تهدید، تحدید، ترور فیزیکی و شخصیتی، اتهام‌های جاسوسی و ناموسی و... لشگر آزادی‌خواهان را به صورت موقت ساکت و ساکن سازد، اما «امید»ی به چنین «تدبیر»هایی در مواجهه با لشگر گرسنگان و تشنگان نیست. البته جمهوری اسلامی می‌تواند با فروکاستن مطالبات لشگر آزادی‌خواهان به مطالبه ساختگی و خودساخته‌ای چون «رفع حصر رهبران جنبش سبز» تا حدودی خاکستری بر آتش مطالبه آزادی بریزد، اما این خاکستر، به وزش بادی برکنار خواهد شد و بزرگ‌ترین هراس جمهوری اسلامی به هم پیوستن مردم و تجمیع مطالبات سه لشگر آزادی‌خواهان، گرسنگان و تشنگان، در حرکت و جهت واحد است...


متن کامل نوشتار:

حسن روحانی به همراه هیات دولت روز چهارشنبه ۱۵ مردادماه، وارد شهرکرد مرکز استان چهارمحال بختیاری شد؛ در هنگام سخنرانی آغازین وی در شهرکرد، گروهی از مردم در اعتراض به ادامه طرح‌های غیرکارشناسی انتقال آب از چهارمحال بختیاری به شهرهای مرکزی ایران نظیر اصفهان، یزد و کرمان در قالب تونل‌های «گلاب» و «بهشت‌آباد»، با سر دادن شعارهایی نظیر «تونل باید خراب شه»، «عزا عزای آب است / استان ما بی‌تاب است»، «ای تونل گلابی / هرگز نبینی آبی» و «روحانی گلابی، مردیم از این بی‌آبی» دقایقی باعث اختلال در سخنرانی وی شدند.

همچنین در آغاز سخنرانی روحانی، پلاکاردی با نوشته «دروغ تا کی» در میان جمعیت بلند شد که بلافاصله از دست آنان گرفته شد، اما به علت کم‌توجهی ناظر پخش صداوسیما در اخبار ساعت ۲۱ روز چهارشنبه، برای چند لحظه کوتاه، این پلاکارد به شکل نه چندان واضحی نمایش داده شد. (عکس بالا)

این اعتراض‌ها باعث شد که روحانی بخش زیادی از سخنرانی خود و همچنین کنفرانس خبری وی در پایان سفر به استان چهارمحال و بختیاری را به موضوع بحران آب در ایران و استان اختصاص دهد.
 
بحران آب در فلات مرکزی ایران
 
در چند سال گذشته، استان‌های چهارمحال و بختیاری، خوزستان، اصفهان، یزد و کرمان، به طور مستقیم درگیر بحران آب در این منطقه از کشور بوده‌اند که در مواردی باعث اعتراض‌های اجتماعی گسترده‌ای نیز شده است.
 
از جمله می‌توان به اعتراض مردم استان چهارمحال و بختیاری به حفر تونل‌های گلاب و بهشت‌آباد جهت انتقال گسترده آب از این استان به استان‌های دیگر اشاره کرد (گزارش تصویری). استان چهارمحال و بختیاری با دارا بودن ۱ درصد از مساحت کشور، دارای ۱۰ درصد از منابع آبی کل کشور می‌باشد؛ اما مردم این استان همواره با مشکل کم‌آبی دست به گریبان بوده‌اند و معتقد هستند که حفر تونل‌های گلاب ۲ و بهشت‌آباد، هم محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری را از بین می‌برد و هم خسارت جبران‌ناپذیری در گلاب ۲ به مردم اصفهان و در بهشت‌آباد به مردم خوزستان، چهارمحال و بختیاری و اصفهان وارد می‌کند.
 
در سوی دیگر این بحران، که تا کنون با اعتراض‌های مدنی و مسالمت‌آمیز مردم استان چهارمحال روبه‌رو شده، گروهی از مردم و کشاورزان استان اصفهان در اسفند ماه سال ۹۱، با خشم و خشونت، اعتراض خود به بحران آب را نشان دادند و لوله انتقال آب به یزد را تخریب کردند؛ مردم شرق اصفهان و بخش‌های خوراسگان و ورزنه، حتی اتوبوس‌های نیروهای یگان ویژه که برای سرکوب اعتراض‌ها آمده بودند را به آتش کشیدند و اعتراض‌ها سرانجام با دخالت گسترده یگان‌های ویژه نیروی انتظامی سرکوب و ساکت شد. بنا بر گزارش وب‌سایت سپاه اصفهان، حملاتی از سوی معترضان به حوزه علمیه و یکی از پایگاه‌های بسیج شهر خوراسگان نیز صورت گرفت. (ویدئو، گزارش تصویری)؛ تخریب این لوله انتقال آب و قطع آب، موجب جیره‌بندی آب در یزد و تجمع اعتراضی مردم در برابر استانداری گردید.
 
بحران آب، بزرگ‌ترین تهدید امنیت ملی ایران در سال‌های آینده
 
بحران آب، امری مربوط به امروز و اکنون نیست، بلکه بحرانی است برآمده از ۳۶ سال مدیریت نادرست منابع آب، برداشت غیراصولی از منابع آبی سطحی و زیرسطحی، سدسازی‌های بی‌رویه و غیرعلمی، تخریب جنگل‌ها و بهره‌برداری بی‌رویه از آنها، آلودگی هوا و محیط زیست و عدم توزیع متوازن منابع آب.
 
جدی‌ترین هشدار نسبت به بحران آب را چندی پیش عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی دولت هاشمی و مشاور حسن روحانی مطرح ساخت؛ وی دقیقا یک سال پیش در گفتگویی با روزنامه قانون بیان داشت اگر بی‌تدبیری‌ها در مدیریت آب اصلاح نشود، فلات ایران ۳۰ سال دیگر، غیرقابل سکونت می‌شود و همه کشور، تبدیل به کویر و کشور ارواح می‌شود: 

«... یک ماه بنادر ايران بسته شود، مردم گرسنه می‌مانند. حالا ما بياييم آمار غيرواقعی بدهيم. مساله، مساله ديگری است. من می‌خواهم از مشكل به مراتب بزرگ‌تری حرف بزنم. مشكلات ما اين‌ها نيست. مشكل اصلی كه ما را تهديد می‌کند و از اسرائيل و آمريكا و دعواهای سياسی و... خطرناک‌تر است مساله زندگی ملت است. اين است كه فلات ايران دارد غيرقابل سكونت می‌شود و كسی به اين فكر نيست. مساله اينجاست كه آب‌های زيرزمينی تحليل رفته‌اند و بيلان منفی آب بيداد می‌کند و کسی به فكر نيست. من نگران شديد نسل‌های بعد هستم. هفت هزار سال است كه در ايران زندگي جريان دارد. ما حق نداريم با اين بی‌تدبیری كشور را با اين چالش بزرگ مواجه كنيم. من همه جا گفته‌ام، اگر وضعيت اصلاح نشود ايران ۳۰ سال ديگر كشور ارواح می‌شود، چون همه كشور تبديل به كوير می‌شود. در كوير اگر بارش هم صورت گيرد، ثمری ندارد چون سفره آب زيرزمينی خشک خشک است، آب در سطح می‌ماند و تبخير می‌شود. در حال حاضر تمامی پیکره‌های آبی طبیعی ايران خشكيده‌اند. درياچه اروميه، بختگان، تشک، پريشان، كافتر، گاوخوني، هورالعظيم،‌ هامون، جازموريان و...؛ ديگر چيزی باقی نمانده. من از وقوع بحران حرف می‌زنم. زندگی ملت در حال تهديد است...». 

کلانتری در این مصاحبه به شرح آینده هشدارآمیز دریاچه‌های خشک‌شده و سفره‌های خالی آب‌های زیرزمینی می‌پردازد که احتمالا میلیون‌ها ایرانی را وادار به ترک محل سکونت خود خواهد کرد.
 
همچنین وب‌سایت انتخاب در آبان‌ماه سال گذشته، در گزارشی به نقل از موسسه «صلح آمریکا» نوشت: 

«در حال حاضر، خطری که از جانب بحران قریب‌الوقوع زیست‌محیطی ایران احساس می‌شود، به مراتب بیش از خطر دشمنان خارجی و منازعات سیاسی داخلی است.» طبق گزارش «سازمان جنگل‌ها، مراتع، و آبخیزداری ایران» که در اواسط سال ۲۰۱۳ منتشر شده بود، بیش از دو سوم خاک ایران - در حدود ۱۱۸ میلیون هکتار - به سرعت در حال تبدیل شدن به بیابان است. در ادامه این گزارش آمده است: «با نرخ کنونی مصرف بی‌رویه آب در ایران، ۱۲ استان از ۳۱ استان این کشور، ظرف ۵۰ سال آینده ذخایر آبی خود را به پایان خواهند رساند.» و این امر، باعث به خطر افتادن کشاورزی و امنیت غذایی مردم ایران خواهد شد.
 
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:
 
میزان خسارات ناشی از تنش آب، بیابان‌زایی، و آلودگی می‌تواند در بلندمدت منجر به ایجاد مشکلات تضعیف‌کننده‌ای برای اقتصاد کشور شود. طبق برآورد «بانک جهانی»، هزینه سالانه تخریب محیط زیست در ایران، هم‌اینک نیز به میزان هولناک ۵ تا ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است. در مقایسه، به گفته «اداره حسابرسی دولت آمریکا»، تحریم‌های طاقت‌فرسای واشنگتن و جامعه بین‌المللی، در سال ۲۰۱۲ تنها توانستند ۴/۱ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را کاهش دهند. و با گذشت زمان، این منابع ارزشمند بیش‌تر تحلیل رفته، حاصل‌خیزی بیش‌تر کاهش یافته، و سلامت عمومی بیش از پیش آسیب خواهد دید.» همچنین بر اساس شاخص عملکرد زیست‌محیطی سال ۲۰۱۲ که از سوی دانشگاه‌های یِیل و کلمبیا انجام شده و ۲۲ فاکتور محیطی چون منابع آب، آلودگی هوا، تنوع زیستی و تغییرات آب و هوایی را مورد بررسی قرار داده بود، ایران از میان ۱۳۲ کشور مورد مطالعه، در جایگاه ۱۱۴ قرار گرفت.

با همه این مشکلات و بحران‌های عمیق و در حالی که رگ گردن مسوولان جمهوری اسلامی از شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» همچنان بیرون می‌زند، در آبان‌ماه ۱۳۹۱، وبسایت «دیپلماسی ایرانی» به نقل از «دیلی استار» از تسلیم کمک ۴۰ میلیون دلاری جمهوری اسلامی به لبنان برای ساخت سد خبر داد؛ همچنین بر أساس این گزارش، طرف لبنانی برای واردات برق با ولتاژ بالا از ایران نیز با مقامات جمهوری اسلامی رایزنی کرده است. علاوه بر اینها، در سال‌های گذشته، جمهوری اسلامی با دست و دل‌بازی بسیار برای سدسازی و تامین برق در عراق، سوریه، لبنان و غزه اقدام کرده است. همه اینها نشان از سیاست «هم غزه، هم لبنان، ایران فدای همه» مسوولان جمهوری اسلامی دارد؛ به‌ویژه اینکه در صورت پایان جنگ غزه، به احتمال قریب به یقین، سیل دلارهای ایران برای بازسازی غزه و تسلیح حماس مجددا روانه آنجا خواهد شد.
 
حصر نظام در ۳ بحران و ۳ لشگر
 
جمهوری اسلامی با ۳ بحران عمیق و جدی مشروعیت، معیشت و آب روبه‌رو است؛ به بیان دیگر، این نظام در محاصره ۳ لشگر انبوه، پرانگیزه و خشماگین آزادی‌خواهان و دموکراسی‌جویان، گرسنگان و تشنگان گرفتار آمده است و با توجه به عدم فراهم آوردن زیرساخت‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی لازم، به نظر نمی‌رسد ساختار جمهوری اسلامی توانایی گذار موفقیت‌آمیز از آنها را داشته باشد.
 
نظام متزلزل جمهوری اسلامی شاید بتواند با لطایف‌الحیل گوناگونی چون اختناق، خفقان، اعدام، ارهاب، زندان، تهدید، تحدید، ترور فیزیکی و شخصیتی، اتهام‌های جاسوسی و ناموسی و... لشگر آزادی‌خواهان را به صورت موقت ساکت و ساکن سازد، اما «امید»ی به چنین «تدبیر»هایی در مواجهه با لشگر گرسنگان و تشنگان نیست.

البته جمهوری اسلامی می‌تواند با فروکاستن مطالبات لشگر آزادی‌خواهان به مطالبه ساختگی و خودساخته‌ای چون «رفع حصر رهبران جنبش سبز» تا حدودی خاکستری بر آتش مطالبه آزادی بریزد، اما این خاکستر، به وزش بادی برکنار خواهد شد و بزرگ‌ترین هراس جمهوری اسلامی به هم پیوستن مردم و تجمیع مطالبات سه لشگر آزادی‌خواهان، گرسنگان و تشنگان، در حرکت و جهت واحد است.
 
بخش گسترده‌ای از مردم ایران، نه تنها هیچ اولویتی در مطالبات خود برای «رفع حصر رهبران جنبش سبز» نمی‌بینند، بلکه کم‌ترین مجازات آنان را به علت سابقه بد و همدستی با جنایت‌کاران و خیانت‌کاران جمهوری اسلامی و به انحراف و انزوا بردن جنبش آزادی‌خواهانه‌شان، چنین حصری - آن هم در شرایط زندگی مناسب - می‌بینند؛ حصری که با تاسف بسیار، آرزوی بخشی از لشگر گرسنگان و تشنگان است. بسیاری از آنان، زندان را برای گذران معیشت خود، مناسب و مطلوب می‌یابند. البته کمال مطلوب، محاکمه ایشان بر اساس قوانین و موازین بین‌المللی و حقوق بشری است، هر چند چنین امری در قالب نظام کنونی نزدیک به محال به نظر می‌رسد، اما در این صورت نیز گمان نمی‌رود حکم سبکی شامل حال آنان گردد. از سوی دیگر، اگر محاکمه آنان بر اساس قوانین، روش و منش جمهوری اسلامی صورت گیرد، چنان‌چه علی خامنه‌ای چندی پیش به علی مطهری گفت: «جرم این‌ها بزرگ است و اگر امام بودند، شدیدتر برخورد می‌کردند. اگر این‌ها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی نخواهید بود. ما اکنون به این‌ها ملاطفت کرده‌ایم». 

چاره چیست؟
 

بر این اساس و با نگاهی به گذشته، اکنون و نسل‌های آینده، کاملا روشن است که بحران و خطر، جدی، عمیق و همه‌جانبه است و برای دفع و رفع این خطر، در نخستین و ضروری‌ترین گام، علاوه بر استفاده صحیح از منابع آب توسط مردم، باید منشا نادرست و فقهی - قرون وسطایی مدیریت منابع انسانی و طبیعی را کنار زد و مدیریتی درست، علمی، پاسخگو و دموکراتیک را جایگزین ساخت.
 
همان‌طور که می‌بینیم، مدیریت صحیح جامعه، ربط و نسبت مستقیم با زندگی حال و آینده همه ما دارد، از این رو نمی‌توانیم با بهانه‌هایی چون «ما را با سیاست، کاری نیست» از مسوولیت اجتماعی خود، شانه خالی کنیم. آری، شاید ما را با سیاست، کاری نباشد، اما سیاست با هستی و نیستی و امروز و فردای همه ما کار دارد و از این رو، مجاز نیستیم برای گریز از مسوولیت، به چنین توجیهات ناموجهی توسل جوییم.
 
جمهوری اسلامی، استخوانی است در گلوی نحیف، نالان و خفقان‌گرفته و خاری است در چشمان گریان مردم ایران و تنها راه نفس کشیدن و خندان شدن این مردم، سرنگونی این نظام سراسر فساد، دروغ، ظلم و استبداد است؛ چنان‌چه پیش‌تر نیز در نامه‌ای سرگشاده خطاب به رهبر جمهوری اسلامی در آغاز کتاب «نجواهای نجیبانه» نوشته‌ام: 

«راه رهایی ایران و ایرانیان، سرنگونی «جمهوری اسلامی» و تشکیل حکومتی مدافع آگاهی، آزادی، دموکراسی و حقوق بشر است. تا کنون تمام راه‌ها و تلاش‌ها برای اصلاح این رژیم، به شکست انجامیده است و از این پس نیز هر تلاشی در راستای اصلاح این نظام بی‌نظام و گندیده و تزئین و مشاطه‌گری نقش ایوان این خانه از پای‌بست ویران‌گشته، «آزموده را آزمودن» و خطایی محکوم به هزیمتی محتوم و «آب در هاون و مشت بر سندان کوفتن و باد درو کردن» است؛ چرا که این رژیم، از لحاظ بنیان‌های نظری، کارنامه و ظرفیت عملی و نیز ساختار قانونی، اصلاح‌پذیر نیست...».

-----------------

تصاویر اعتراض مردم استان چهارمحال و بختیاری...

تصاویر اعتراض مردم استان اصفهان...

منبع: وبسایت خودنویس

نوشتارهای مرتبط: